شرح حال فئودور آبراموف Introduction and review

"برگردان:سیف اله گلکار شرح حال فئودور آبراموف فئودور آبراموف نخستین رمانش«برادران و خواهران»را که نخستین بخش از کوده یا مجموعه رمان«پریاسلین‌ها»در سه کتاب بود در 8591 به چاپ رساند و برای آن جایزه‌ی دولتی‌ را به‌دست آورد. در سال سوم دانشگاه لنینگراد بود که جنگ آغاز شد و او به«گارد مردمی» پیوست. جنگ دوم جهانی زمینه‌ی بنیادی کارهای او شده است. خود او نوشته است:«در روزهای پایانی زمستان 2491 زخمی شدم و مرا از دربندان‌ یا محاصره‌ی لنینگراد بیرون بردند و در بیمارستان‌های بسیاری بستری بودم تا به جنگل‌های‌ دست‌نیافتنی‌"آرخانگلسک‌"رسیدم که برای من،چون خانه‌ی خودم بود. در آن‌جا در کشتزارها و چمنزارها کارهایی بود که مردان انجام بدهند و زن‌های گرسنه،بچه‌ها،پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها آن کارها را می‌قاپیدند. » هدف آبراموف راه‌یابی و پی‌بردن به منش مردم روسیه بود تا سرچشمه‌های پایان‌ناپذیر سرشت نیرومندی را آشکار کند که مایه‌ی پیروزی مردم شوروی بر دشمن نازی شد و پیوند آن‌ را با استواری،جسارت و شرافت مردم سرزمینی که این منش ملی را در سپیده‌دم تاریخ شکل‌ داده و دلسوزانه و از روی مهر با روش سوسیالیسم نوین پرورانده‌اند،روشن سازد."