Abstract:
فیلسوف اسماعیلی،حجت العراقین،حمید الدین کرمانی(م.411 ق)در تکوین،و تکمیل آرای فلسفی اسماعیلیه و تشریح مبانی فکری-کلامی فاطمیان نقش مؤثری بر عهده داشت.طرح مجدد تئوری امامت ائمه فاطمی و پیوند جایگاه علوی و تجسم مراتب دنیوی امام با مراتب خلقت و هستی،از شاخصههای بارز تفکرات علمی اوست.دغدغه این پژوهش،پاسخ به این پرسش اساسی است که سازوکار حمید الدین در تئوریزه کردن مفهوم امامت و بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه کداماند؟فرضیه مرکبی که در پاسخ به این دو پرسش مطرح است آنکه:حمید الدین با ارائه طرحوارهای تلفیقی و تطبیقی(علوی و سفلی) که رویکردی تأویلی،اساسی عقلانی و ماهیتی فلسفی داشت،به بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه پرداخت و طرح سازمانیافته مبانی کلامی اسماعیلیه را با محوریت امام فاطمی ارائه داد.
Isma‘ilian philosopher Hamid al-Din Kermani (d. H.) has played a considerable role in establishing and completing Isma‘ilian philosophical opinions and in describing theological principles of Fatemian. Reproposing the imamate of Fatemi Imams and the connection of the lowest state of being and embodiment of earthly degrees of Imam with the degrees of being and creation have been known to be his bold properties of thought. The questions of this paper run as: how did Hamid al-Din theorize and rethink Isma‘ilian concept of imamate and principles of thought? And what can be counted as the consequences of his action? Accordingly the hypothesis of the paper consists in: Hamid al-Din، presenting a combined and comparative semiproposal with an interpretative approach، a reasonable foundation and a philosophical essence، sought to reconsider Isma‘ilian principles of thought and offered an organized proposal for Isma‘ilian theological principles centering on Fatemi Imam.
Machine summary:
"اکنون پرسش اساسی اینکه سازکار حمید الدین در تئوریزه کردن مفهوم امامت و بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه چه بود و نتایج تلاشهای وی در طرح مجدد تئوری امامت اسماعیلیه کداماند؟ فرضیه مرکبی که در پاسخ به این دو پرسش مطرح است آنکه:حمید الدین با ارائه طرحوارهای تلفیقی و تطبیقی(علوی و سفلی)که رویکردی تأویلی،اساسی عقلانی و ماهیتی فلسفی داشت،به بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه،و تشریح موقعیت و جایگاه امام اسماعیلی در سلسله مراتب دعوت پرداخت.
واکاوی تئوری امامت اسماعیلیه و الزامات بازاندیشی نیاز پیوسته و مستمر جامعه اسماعیلی به وجود امامی منصوص(النیسابوری،6991:82)و مرجعی که از جانب خدا تأیید شده باشد(التمیمی المغربی،6991:92)و مهتدی به هدایت الهی،معصوم از خطا(الکرمانی،9691:69)،معلم صادق،راهنمای موثق برای هدایت عامه در همه امور دینی و دنیوی(التمیمی المغربی،6991:06)که بتواند حضور و معنویتش نوکیشان خود را در جرگه پیروان و مستجیبان نگه دارد،همواره موجب شده است تا در منابع اسماعیلی بر جایگاه و مقبولیت امام فاطمی،به منزله اصل محوری،و در تمامی مناظرات و مجالس تعلیم بر ضرورت حضور دائمی امامان تأکید شود.
هرچند طرح تناسخ تنها به مدعیان الوهیت الحاکم اختصاص نداشته،نفوذ چنین اندیشهها و نگرههایی در برخی آثار معاصران حمید الدین چون رازی هم به درستی مشهود است،آنچه حمید الدین را به اعلام موضع واداشت تبلیغات و تعلیمات تند غالیان اسماعیلی مبنی بر اعلام تناسخ و حلول روح خداوند سبحان در الحاکم بامر الله بود که ابتدا در آدم،سپس در علی بن ابی طالب علیه السلام و از طریق فرزندان او به پدر الحاکم و در نهایت در شخص الحاکم حلول کرده،(ابن تغری بردی،2991:681/4) میتوانست خطری جدی برای اعتقادات اسماعیلیه باشد."