Abstract:
تحقیق حاضر به بررسی اثربخشی فعالیتهای آموزشی ترویجی در ارتقای سطح دانش اعضای تعاونی تولیدی کشاورزی استان سمنان میپردازد.این تحقیق از نوع کاربردی است که به روش علی-ارتباطی انجام شده است.متغیر وابسته،اثربخشی فعالیتهای آموزشی ترویجی در ارتقای سطح دانش اعضای تعاونی تولیدی کشاورزی و متغیرهای مستقل در پنج گروه شامل:ویژگیهای شخصی،اجتماعی،اقتصادی،فعالیتهای آموزشی ترویجی و زراعی تقسیمبندی شدند.جامعه آماری مطالعه شامل 7533 نفر از اعضای تعاونی تولیدی کشاورزی بوده که در دورههای آموزشی ترویجی شرکت کردهاند و براساس فرمول کوکران تعداد 902 نمونه پرسشنامهها را بهطور صحیح تکمیل نمودند.شیوه اجرای تحقیق به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه بوده و روایی محتوایی پرسشنامه با کسب نظر متخصصان و استادان تعیین و پس از اعمال اصلاحات لازم و آزمون مقدماتی،ضریب آلفای کرونباخ 19 درصد به دست آمده است.برای تحلیل دادهها از نرمافزار 61 Spss استفاده شد.جهت تعیین تأثیر متغیرهای مستقل بر وابسته از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج حاصل از تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام حاکی از آن است که متغیرهای نقشهای توسعهای ترویج،منابع آموزشی، روش آموزشی و مراحل تولید محصول 35/8 درصد تغییرات حاصل بر روی متغر وابسته دانش را تبیین کردند.همچنین با توجه به نتایج تحقیق میتوان پیشنهاد داد که مطالب و محتوای برنامهها به صورتی طراحی و اجرا شود تا با مسائل و شرایط اقتصادی،اجتماعی و فنی اعضای تعاونیها مطابقت داشته باشد و بتواند به آنها در حیطه کاری و تخصصی فعالیتشان در تعاونی کمک نماید.همچنین از اعضای تعاونیها و شرکتکنندگان در دورهها در طراحی،اجرا و ارزشیابی برنامهها و فعالیتهای آموزشی ترویجی باید کمک گرفت تا هم اعضا با توجه به نیازهاشان در فرایند برنامهریزی شرکت نمایند و هم روحیه همکاری و تشریک مساعی خود را که یکی از ارکان اساسی تشکیل تعاونیها میباشد،حفظ کنند.
The present study investigates the effectiveness of extension educational activities in promoting knowledge of the members of agriculture and production cooperatives in Semnan Province. This research is an applied research conducted in cause and effect correlative method. The dependant variable was the effectiveness of extension
educational activities in promoting knowledge of members of the agriculture production cooperatives and the independent variables were established in 5 groups of personal، social، economical، extension educational activities and farming. Statistical population consisted of 3367 members of agriculture production cooperatives who had
participated in the extension educational courses. By applying the Cochran formula the appropriate sample size was determined to be 209 questionnaires which were correctly completed. A field procedure was employed using the sample questionnaires and validity of the content of questionnaires was established by enquiring experts and professors. After applying necessary corrections and conducting a preliminary test، the acquired Cronbach's Alpha Coefficient was %91. SPSS-16 Software was used to analyze the data. In order to determine the effect of independent variables on dependent ones، multiple regressions were used. The resulted acquired from the collective effect of independent
variables on dependant variables through a multi-variable regression in a step by step method indicated that developmental roles of agriculture، educational resources، educational method، and crop production stages explained the %53.8 of changes in the dependent variable of knowledge. Considering the results of the study، it is suggested that the content of courses should be compatible with economical، social and technical
issues & conditions of the cooperative members and aid them in their field of work and specialty in the cooperative. Also cooperative members and participants in the courses should be asked to help with planning، implementation and evaluation of educational programs and activities; so that members will participate in the planning according to their needs، and cooperation morale، which is the basis of cooperatives would be
preserved.
Machine summary:
(به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 3 مبین تحصیلات اعضاست که نتایج آن نشان میدهد 6/5 درصد بیسواد بودهاند،4 درصد دارای تحصیلات ابتدایی،2 درصد دارای تحصیلات راهنمایی، 92/6 درصد دارای تحصیلات دبیرستانی،02/1 درصد دارای دیپلم،03/2 درصد دارای فوق دیپلم،7/5 درصد دارای لیسانس بودهاند که مسئله مبین سطح تحصیلات مناسب اعضای تعاونیهای تولیدی کشاورزی میباشد و امکان برگزاری دورههای آموزشی ترویجی را با دانش و مطالب جدید و بروز و نیز انجام فعالیتهای سازندگی وسیعتر فراهم میکند.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان میدهد که بین متغیرهای شغل اصلی، مشاوره با کارشناسان ترویج،بازدید از تعاونی نمونه،فیلم آموزشی و ویدوئویی،شرکت در کلاس آموزشی ترویجی،تماس با مروج،بازدید از مزارع و تعاونی نمونه،نمایش فیلم،گردش علمی،شرکت در کارگاههای آموزشی،مطالعه نشریات و مجلات ترویجی،شرکت در طرحهای تحقیقی ترویجی،محتوای آموزشی،توانایی آموزشگر،فناوریهای آموزشی،توسعه منابع انسانی و مشارکت اعضا در طراحی و سرانجام اجرا و ارزشیابی برنامهها با اثربخشی فعالیتهای آموزشی ترویجی در ارتقای دانش اعضای تعاونی رابطه معنیداری در سطح 99 درصد وجود دارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج محاسبه ضریب همبستگی بین متغیر سن اعضای تعاونی و افزایش دانش نشان میدهد که رابطهای بین متغیر مذکور و سطح فوق وجود ندارد.
بررسی ضریب همبستگی بین دو متغیر اثر برنامههای آموزشی مربوط به مراحل تولید محصول و افزایش دانش نشان میدهد که رابطه بین دو متغیر مذکور با بیش از 59 درصد اطمینان مثبت شده است.
,2005) نشان میدهند که بین عوامل مربوط به محتوای آموزشی و افزایش دانش رابطه مثبت وجود دارد که تحقیق حاضر نیز آن را مورد تأیید قرار داده است.