Abstract:
عقلانیت جمعی و عمومی در استفاده از اطلاعات،دچار این مشکل هستند.بررسی این مسئله و آگاهی درباره جنبههای مختلف آن بسیار مهم است.بنابراین بر هر سیاستمدار و برنامهریز اقتصادی واجب است درباره این مسئله و ثمرات آن اشراف کامل داشته باشد.در مقاله حاضر،بحث ناسازگاری زمانی از جنبههای گوناگون(در قالب برنامهریزی پویا،نظریه بهینه کنترل و نظریه بازیها)با مصادیق متعدد بیان میشود.هدف اصلی این مقاله،علاوه بر بررسی مفهوم ناسازگاری زمانی،تبیین و اثبات این موضوع نیز هست که تمام سیاستهای اقتصادی به نحوی با مشکل ناسازگاری زمانی مواجه هستند.درک این مطلب،بیانگر اهمیت موضوع ناسازگاری زمانی و لزوم توجه بیش از بیش سیاستمداران و برنامهریزان اقتصادی به این موضوع است.ازاینرو،برای دستیابی به اهداف بیان شده،از مثالها،اثباتها، تحقیقات انجام شده و ریاضیات استفاده شده است.به بیان بسیار ساده،ناسازگاری زمانی بهمعنای عدم پیشبرد سازگار برنامههای (خوب)در طول زمان است.به عبارت دیگر،ناسازگاری زمانی،به موقعیتی اطلاق میشود که ترجیحات تصمیمسازان اقتصادی طی زمان تغییر کرده باشد،به نحوی که آنچه در یک نقطه زمانی ترجیح داده میشود،با ترجیحات تصمیمسازان در نقطه زمانی دیگر سازگار نباشد.در زندگی روزمره پیوسته با مشکل ناسازگاری زمانی سرو کار داریم.میتوان گفت تمام سیاستها و برنامهریزیهای اقتصادی بهویژه در حیطه اقتصاد به دلیل عدم پایبندی دولتها به برنامههای اعلام شده و وجود
In very، simple words، time inconsistency means failing to conduct programs in consistence with time. In other words، time inconsistency refers to a situation where economic decision-makers preferences transform a long time in a way that what they preferred at a certain time point is not consistent with their preferences at other time points. In everyday life، we always face time inconsistency. It might be said that all economic policies and plans especially in the domain of economy somehow suffer from this problem due to the governments’ failing to adherence to the proclaimed programs as well as owing to the lack of collective and public rationality in using information. Thus it is necessary for any politician or economic planner to be aware of time consistency and its impacts. Citing various examples، this paper would try to explain time consistency from various points of view in the framework of dynamic planning، optimal control theory، and game theory. The purpose، here، is to explain the concept of time consistency and try to prove that all economic policies somehow suffer from time inconsistency. In order to achieve this goal، this paper cites examples، reasons، and previous researches besides making uses of mathematics.
Machine summary:
"کیدلند و پرسکات(7791)در مقاله خود،با همینروش بیان تابع هدف اجتماعی و نیز تابع تولید و مدل سرمایهگذاری جورگنسن(3691)1و مورد توجه قرار دادن انتظارات در مدلهای مذکور نشان میدهند که تابع سرمایهگذاری تخمین زده شده از طریق کنترل بهینه تابع سرمایهگذاری در طول زمان با ناسازگاری زمانی روبرو است.
در این وضعیت،با تعریف مجدد مالیات و مانده واقعی پول،روابط به شرح زیر تعریف میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) حال باتوجه به اینکه(به تصویر صفحه مراجعه شود)میباشد،مسیر جدید ارائه شده است،در این حالت،باید تابع زیر را طبق روش نظریه کنترل بهینه،بهینهیابی کنیم و با فرض A-O و روشهای ریاضی مانند هوپیتال و قضایای همگرایی،حل کنیم که در نتیجه: (به تصویر صفحه مراجعه شود) پس از حل رابطه فوق و به دست آوردن مسیرهای بهینه مشاهده میشود که به مسیر جدید به شکل: (به تصویر صفحه مراجعه شود) میرسیم و از آنجایی که: (به تصویر صفحه مراجعه شود) به عبارت دیگر،اگر(به تصویر صفحه مراجعه شود)،هر افزایش در مطلوبیت دولت با افزایش m0 بیش از m با فرض(به تصویر صفحه مراجعه شود)(و برعکس)باشد،در این شرایط،دولت مالیات خالص منفی(سوبسید) میدهد و اگر(به تصویر صفحه مراجعه شود)باشد،در نتیجه(به تصویر صفحه مراجعه شود)و(به تصویر صفحه مراجعه شود)حاصل میشود که در این شرایط،به همان مسیر بهینه قبلی و اولیه خود یا سازگاری زمانی میرسیم.
اگر دولت،سیاستگذاران و مقامات پولی به تعهدات خود پایبند نباشند و به فریبکاری اقدام کنند و با تأخیر به اجرای سیاستها بپردازند یا آنها را تغییر دهند،به دلیل وجود مسئله ناسازگاری زمانی و کنش و واکنش عاملین اقتصادی که از انتظارات عقلایی برخوردار هستند،جز تورم بیشتر و نارضایتی(کاهش مطلوبیت تابع رفاه اجتماعی یاافزایش تابع زیان اجتماعی)نتیجه دیگری حاصل نمیشود."