دو غزل از شکسپیر Literature and art

"دو غزل از شکسپیر طاهر ثقفی آه زیبایی تو،زیباتر هست بسیار و بیش در پیدا بی‌گمان آن‌که راستی‌ات آراست خوش‌نمایی به دار با آرا خود قشنگ است بوتهء گل سرخ لیک آن را قشنگ‌تر بینی زندگی می‌کند در او زیرا به یقین عطر و بوی شیرینی هست دارا شکوفه‌های سبکر رنگ سیری تمام و بی‌کم و کاست با همان قدر هست و جامی که عطر گل‌های سرخ عین دواست آن‌که بی‌بند و بار از سر خار گشته بهر نمایش آویزان غنچه‌های نهانی‌اش به دمی چون پراکنده کرد تابستان هنرش نیست جز که جلوه‌گری وانمود این که پاکدامن بود ناستوده زدوده می‌گردد پس بمیرد نخواسته در خود لیک گل‌های سرخ شیرین را بی‌شک این‌طور رسم و راه نبود از فناهایشان که شیرین است خوشترین عطرها پدید نمود از تو زیباست لطف برنایی چون‌که او دور گردد و نابود می‌چکد قطره قطره در شعرم خود بقای تو در زبان سرود LIV O,how much more doth beauty beauteous seem By that sweet ornament which truth doth give!"