Abstract:
از آنجا که خانواده مهمترین و اصلیترین نهاد تربیتی جامعه است، باید سالم باشد. خانواده سالم، خانوادهای است که میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان رابطه درستی حاکم باشد. برای رسیدن به رابطه انسانی سالم، اصول و شیوههایی وجود دارد که والدین باید دانایی و مهارت لازم را داشته باشند تا بتوانند با این اصول پیوند روحی و فکری با اعضای خانواده برقرار نموده، نقش تربیتی خود را اعمال نمایند. این مقاله با هدف تبیین اصول و شیوههای موثر ارتباط با فرزندان ضمن اشاره به انواع ارتباطات (کلامی و رفتاری) به اصول حاکم بر ارتباط موفق میپردازد؛ زیرا تحقیقات نشان داده است عدم هماهنگی پیامهای کلامی و غیرکلامی میتواند مانع ارتباط روشن و موثر بین افراد شود. اصولی همچون؛ اصل دانایی، اصل آشناسازی با واقعیتها، اصل احساسات و ایجاد امنیت روانی، اصل اعتدال، اصل تعدیل انتظارات و... از جمله اصولی است که در این مقاله با توجه به آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند. نتیجه تحقیق مزبور نشان میدهد والدین باید از شیوهها و راهکارهای مناسب در برقراری ارتباط با فرزندان آگاهی داشته باشند. برای مثال در دوران کودکی با محبت کردن، بازی کردن و... میتوان به کودک شخصیت داد و با ایجاد امنیت روحی و روانی ارتباط موثری با او برقرار کرد، در حالی که در دوران نوجوانی وضع به گونهای دیگر است و با ایجاد عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و... میتوان زمینههای رشد و کمال نوجوان را فراهم نمود و راه ارتباط با او را فراهم کرد.
Machine summary:
"تعامل ارتباط کلامی- غیرکلامی، به شکل طبیعی و بدون صرف زمان اضافی و تدبیر پیشین صورت میپذیرد؛ کافی است انسان از دوران کودکی، نمادهای گفتاری و رفتاری مناسب را از پدر و مادر و دیگران فرابگیرد و آنها را در جای مناسب با هم منطبق کند.
بنا بر توصیه روانشناسان، در هر فرصتی که دست میدهد باید با فرزندان صحبت شود و با او در فضایی محبتآمیز، محرمانه و صمیمانه، ارتباط کلامی و عاطفی برقرار شود؛ فضایی ایجاد شود که کودک، اعتماد کند و بتواند آزادانه و در خلوت با پدر و مادر راز و نیاز کند و از نگرانیها، علاقهها، خواستهها، احساسات و مسایل و مشکلات خود سخن بگوید.
مجموعه این نوع ارتباط عاطفی و کلامی موجب میشود کودک در خانواده احساس امنیت روانی کند و حرفهای دلش را با اعضا و به ویژه با پدر و مادر در میان بگذارد.
اگر پدر و مادر در مورد تربیت کودک، همنظر باشند، کودک ثبات عاطفی، احساس امنیت روانی، شخصیت سالم و متعادل خواهد داشت.
هنگامی که کودکی مخاطب سلام بزرگترها به ویژه آنها که در نزد او ارزش و اعتبار معنوی دارند، قرار میگیرد، احساس خود ارزشمندی میکند 197 که یکی از راههای موفقیت کودکان در مراحل بالاتر زندگی است.
شیوههای ارتباط با جوانان بیشتر خانوادهها، گذشت زمان و بزرگ شدن فرزندان خود را نمیبینند و شیوه برخورد آنان در دوره جوانی فرزند با رفتار آنان در نوجوانی تفاوتی ندارد؛ غافل از اینکه دوران اطاعت و فرمانبری کودکی به سر آمده و فرزند، وارد مرحله تازهای شده که سومین هفت سال زندگی او است."