Abstract:
بازار مسکن در سال 1384 از رکود خارج شد و رشد غیر طبیعی به خود گرفت. ولی به دنبال رشد قیمت مسکن که تا سال 1386 ادامه داشت، در بهار سال 1387 بازار مسکن ایران با رکود معاملات و ثبات قیمت ها مواجه شد. سپس در فصل تابستان قیمت ها به صورت مطلق روند کاهشی به خود گرفتند. این درحالیست که در سطح جهانی نیز شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم. در مقاله پیش رو این موضوع که آیا این افزایش قیمت ها ریشه در عوامل بنیادی اقتصاد دارد و یا ناشی از حباب است، مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق مکانیزم انتقال سیاست پولی، مدل خطی شده ای از انتظارات عقلایی فرض می شود. با استفاده از روش GMM و مدل کلان کینز جدید پیش نگر برای یک اقتصاد بسته، به بررسی اثر نرخ بهره حقیقی بر بازده حقیقی مسکن در بازه زمانی 1/1380 تا 6/1387، پرداخته شده است. نتایج بیانگر آن هستند که طی این دوره، نرخ بهره حقیقی اثر منفی و مقدار تاخیری بازده حقیقی مسکن و GDP اثر مثبت بر بازده حقیقی مسکن دارد.
Housing market in Iran got out of recession in year 1384 and turn into abnormal growth. But following the housing price growth، which continued until 1386، it deals with the slowdown of the housing market and stable prices in the spring of 1387. Afterward، decreasing trend in housing prices continued in the summer، in spite of increase in global housing prices. In this paper، it is investigated that whether these prices increases rooted in fundamental economic factors or is caused by bubbles. In this study، monetary policy transmission mechanism is assumed in a linear model by rational expectations. Using GMM and a forward-looking New-Keynesian model for a closed economy، the real interest rate effect on housing real return has been discussed in period 1 / 1380 to 6 / 1387. The results indicate that during this period، real interest rates has negative effect and the lag of housing real return and GDP have positive effect on housing real return.
Machine summary:
حال ﺳئوالي که مطرح ميشود آن است که آيا افزايش قيمتها ناشي از وجود حباب در بازار مسکن بوده؟ چه علل و عواملي تعيين کنندهي قيمت مسکن و عامل اين نوسانات شديد در بازار مسکن است؟ بازار مسکن يکي از مهمترين اجزاي اقتصاد کشور محسوب ميشود که به طور مستقيم از سياستهاي اقتصادي ﺗﺄثير ميپذيرد.
همچنين يادآوري ميکنند که اگر علت يا علل عقلايي براي بروز حبابها در بازار مسکن يا هر نوع حباب ديگري وجود داشته باشد، تا آنجا که به اين موضوع مربوط است، حتي اگر مردم باور کنند که آن يک حباب بوده، ميتوانند از طريق فروش خانههاي خود در قيمتهاي متورم، سود ببرند و حباب را از بين ببرند، قبل از آنکه قيمتها بيش از حد متورم شده و منفجر شود.
با توجه به موضوع تحقيق بلوک دوم را به تفضيل بررسي و به طور مختصر به دو بلوک ديگر اشاره ميكند: به تصویر صفحه مراجعه شود ، شکاف توليد ناخالص داخلي است که به صورت تفاضل لگاريتم سطح توليد اشتغال کامل بهدست آمده از روند هدريک - پرسکات از لگاريتم توليد بهدست ميآيد، ، ابزار سياست پولي، يعني نرخ بهرهي اسمي، است، نرخ تورم به شکل لگاريتم CPI، مقدار عوامل بنيادي ميباشد و لگاريتم شاخص قيمت مسکن ميباشد.
فرضيهي اصلي اين تحقيق آن است که آيا افزايش قيمت مسکن طي ساليان اخير، ريشه در عوامل بنيادي اقتصاد دارد و يا ناشي از حباب است، که در ادامه مورد بررسي قرار ميگيرد.
Richard (2004) Are Home Prices the Next Bubble?, Federal Reserve Bank of New York Economic Policy Review8 4-12.
Transmission Mechanism and the Role of Asset Prices in Monetary Policy National Bureau of Economic Research Working Paper 8617 1-6.