شعر و ادب؛ ابن یمین شاعر سربداران Literature and art

"پیش از ابن یمین شاعرانی چون ناصر خسرو و انوری‌ در این قالب طبع‌آزمایی کرده و نمونه‌های خوبی را از خود به یادگار گذاشته بودند؛اما درعین‌حال قطعه‌های ابن یمین‌ نیز لطف و زیبایی خود را دارد. شاعری شاعری نیست پیشه‌ای که از او رسدت نان به تره،تره به دوغ‌ زان بود کار شاعران بی‌نور که ندارد چراغ کذب فروغ‌ راستی سخت زشت و بی‌معنی است‌ اجرتی خواستن برای دروغ بلا هر بلا کز قضا بد باشد به بزرگان و روزگاران رسد می‌نبینی که صرصر ار بوزد چون بر اطراف جویبار رسد سروهای کهن ز جا بکند کی از او سبزه را غبار رسد؟ شعر ابن یمین دختران ضمیر ابن یمین‌ همه هستند چابک و چالاک‌ در پس پرده‌ی طبیعت خویش‌ آن چنانشان بپروریدم پاک‌ که اگر هم به دست نامحرم‌ افکندشان فلک،ندارم باک‌ به بلاغت رسیده‌اند و کفو نیست شویی و من از این غمناک‌ ور بدین خواجگان که کفو نی‌اند می‌دهمشان ز شومی افلاک‌ به ره و رسم جاهلیتشان‌ کرده باشم به زندگی در خاک‌ حال ابنای روزگار این است‌ نیتم نیست بعد از این دلاک‌ نزنم دم به شعر تا بزیم‌ جز به اطرای خواجه‌ی لولاک از دوست یک اشارت با گوی گفت چوگان،کای در هوای وصلت‌ پیوسته بار قدم،از بار غم خمیدن‌ داری دمی سر آن،کایی برم اگرچه‌ با من تو را نباشد،آیین آرمیدن‌ گویش چه گفت؟گفتا:گر خوانی ار برانی‌ از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن!"