داستان و ادبیات داستانی : جریان ناپیدا Literature and art

"آن جریان آب بود که بعضی وقت‌ها تبدیل‌ به سیل می‌شد و خرابی به بار نمی‌آورد;چون هنوز آدم آدم نشده بود،که خانه خراب شود. یکی از این آدم‌ها که ماهیت مشکوکی داشت و نامش ادیسون بود; جریانی درست کرد به نام برق. مهم‌ترین‌ استفاده‌ای که از این جریان شد،همان اختراع صندلی‌ الکتریکی است که با آن بدون درد و خون‌ریزی آدم‌ می‌کشند. عده‌ای از خود می‌پرسیدند:«این دیگرچه جور جریانی است؟نه مثل آب‌ روان است و نه مثل برق ولتاژهای مختلف دارد. البته نه با صندلی الکتریکی;چون قیمت برق خیلی‌ گران است و تصاعدی محاسبه می‌شود. این‌ جریان آنقدر سردرگم بود که تمام جریان‌های دیگر را تحت الشعاع خودش قرار داد. صهیونیستی‌ انگلیسی است و اگر از طرف چپ نگاه کنیم. اما مثل این که جریان برق قطع‌ شد;نکند آن جریان آخری از راه برسد. شاید جریان دیگری در راه است."