Abstract:
نظریههای علمی در ورای خود،دارای مبانی متافیزیکی هستند،خواه این امر به صراحت بیان شود یا نشود.این مبانی نقش مهمی را در تحول نظریههای علمی،تقریبا در همه مراحل آن،ایفا میکنند. در نظر گرفتن دیدگاهها متافیزیکی جدیدی به منزله مبانی نوین،میتواند منجر به فراهم آوردن نظریههای علمی نوینی خواهد شد.در این مقاله،دیدگاه اسلام در باب ماهیت آدمی،به منزله مبانی نوینی برای بسط علوم انسانی،به ویژه روانشناسی،پیشنهاد شده است.براساس این دیدگاه در مورد انسان،اصول معینی برای تبیین عمل در اختیار خواهد بود.اصول زیر پیشنهاد شدهاند: عقلانیت،تصمیمگیری،جدالورزی،خودفریبی،تحریف نظاممند،و اظطرار.برای نشان دادن این که این دیدگاه در روانشناسی مورد نیاز است،تحلیلی از نظریه اسکینر در باب عمل صورت پذیرفته است.هرچند وی اصراز میورزد که هم خصیصه التفاتی عمل آدمی و هم قصد،در نظریه وی مورد توجه قرار گرفته است،در این مقاله استدلال شده است که سبک وی در تبیین،مکانیستی است و این سبک،قاصر از آن است که بتواند قصد و خصیصه التفاتی عمل آدمی را تبیین کند. خرده پیوست کنونی،جستاری است در«مبانی متافیزیکی اندیشه اسلامی،به عنوان بنیانی برای تکوین نظریههای روانشناختی»،که توسط جناب آقای دکتر خسرو باقری به انجام رسیده و نوشتار کنونی بازتابش جستار یاد شده میباشد.
Machine summary:
"4-بستر متافیزیکی اندیشه اسلامی برای علم انسانی اکنون،پس از بررسی رابطه میان علم تجربی و متافیزیک،به این بحث میپردازیم که آیا اندیشه اسلامی میتواند به منزله پشتوانهای متافیزیکی برایی علوم انسانی در نظر گرفته شود و منبع الهامی برای هدایت فعالیتهای علمی در این حوزه قرار گیرد.
در این قسمت باید به این سؤال پاسخ دهیم که چه مضامین متافیزیکی در اندیشه اسلامی وجود دارد که بتواند به منزله پشتوانهای برای نظریهپردازی در علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد و همچون رودی در مراحل بسط نظریههای علمی جریان یابد.
سبکهای تبیین عمل آدمی در قرآن با توجه به تصویر انسان به منزله عامل،چه سبکهایی برای تبیین عمل وی در قرآن به کار گرفته شده است؟ نخست،باید به این نکته توجه نماییم که اگر انسان، منشأ عمل خویش در نظر گرفته شود،به اقتضای این دیدگاه،شکلهایی از تبیین،پیشاپیش از میدان بدر خواهد شد.
نحوه استفاده از این مضامین باید چنین باشد که تأثیرآفرینی آنها به منزله مبنایی متافیزیکی در مراحل تکوین یک نظریه علمی مورد بررسی قرار گیرد.
نمونه این مطلب،توجه ویژهای است که اسکینر به مسأله قصد در آدمی نشان داده است؛اما چنانکه در توضیح این مسأله ملاحظه خواهیم کرد،این بدان معنا نیست که رخدادهای خصوصی (private events) ،اموری ماهیتا متفاوت با امور مادی باشد که علم به مطالعه آنها میپردازد،بلکه نهایتا باید گفت سخن گفتن از رخدادهای خصوصی،حاکی از رشتههای علی پیچیدهای است که موقتا به دلیل ناشناخته بودن این رشتهها،به شیوه مذکور سخن میگوییم."