Abstract:
در این مقاله، پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره ی سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است، تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه ی سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه ی حافظ درباره ی گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بی اثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان واعمال او، بررسی می شود. در محور دوم؛ روح تساهل آمیزحافظ و موضوع هایی؛ چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده ی گناه، بررسی می شود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه ی الگوی رفتاری برپایه ی سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیا اندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرم پیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی می شود.
Machine summary:
تساهل و تسامح در دیوان حافظ ∗ دکتر محمد حسین نیکداراصل دانشگاه یاسوج چکیده در این مقاله ، پس از بررسی مختصر اصـطلاح تـساهل و تـسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی ، با توجه به ارتباط و تاثیر مـسایل سیاسی ، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، بـه اختـصار دوره ی سیاسی ، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است .
» (همان ، ۱۱۹-۱۱۸) توجه به این نکته لازم است که جان لاک ، بیل یا ولتر در مقام رد مذهب از تساهل سخن نگفته اند؛ بلکه این اندیشه در آثار آنان محوری است که حاکم وکلیـسا بـرخلاف دین وتعالیم مسیح که رحمت ومهربانی را نه تنها با انسان ها، بلکـه بـا حیوانـات تاکیـد کرده اسـت ، برداشـت هـای نادرسـت واغلـب سـودجویانه ی خـود را بـا خـشونت بـه شهروندان تحمیل می کنند.
۳. گناه وفیض رحمت حق حافظ معتقد است ، خداوندارحم الراحمین نسبت به بندگان خود ولغزش هایشان با نظر لطف ورحمت برخورد می کند وسبب بخشش آنان می شود وگرنه کسی نمی توانداز وسوسه های شیطان جان سالم به در ببرد ودر سرای دیگر نامه سپید باشد: دام سختست مـگر یـار شـــود لطـف خـدا ورنــه آدم نبــرد صــرفه زشــیطان رجــیم (حافظ ، ۴۹۹: ۱۳۷۰) هست امیدم که علی رغـم حـسود روز جـزا فیـــض عفـــوش ننهــد بــار گنـــه بردوشــم (همان ، ۴۶۱) بحث رحمت حق با گناه انسان مصداق می یابـد، «خداونـد بـرای نمایـان سـاختن خویش در مرتبه ی ربوبیت وجباریت نخست فرشتگان را می آفریند که گنـاه نمـی کننـد، سپس برای نمایان ساختن خویش در مرتبه ی عـالی تـر، رحمانیـت ولطافـت و جمـال انسان را می آفریند که می تواند مرتکب گناه شود، امـا آلـوده ای اسـت غریـق رحمـت .