Abstract:
اقتصاد و سیاست(ثروت و قدرت)،دو رکن اساسی حیات اجتماعی هستند که چگونگی تولید و تنظیم آنها میتواند ضامن خواستههای اساسی و حاصل سعادت یا تیره روزی انسانها باشد.اما نفت با تولید ثروت و قدرت،پیوند اساسی دارد و لذا در قرن گذشته و چشمانداز آینده جایگاه بلندی دارد.در یکصد سال گذشته،ایران و خلیج فارس به تدریج موقعیتی بیسابقه در سازمان جهانی نفت به دست آوردند و بسیاری از فراز و فرودهای سیاسی-اجتماعی کشورهای نفتخیز این حوزه ناشی از همین امر بوده و در آینده نیز همچنان درگیر آن خواهند بود.بنابراین،نفت و گاز خلیج فارس در معادلهی ثروت و قدرت جهان وضعیتی ممتاز دارند.در چند دههی گذشته به دلیل بحرانهای شدید و مستمر در این حوزه(چه با فشار درون منطقهای یا ناشی از علل فرامنطقهای)،مصرفکنندگان بزرگ به ویژه آمریکا و غرب با دستاویزهای امنیت،نقش این حوزه را به حاشیه بردهاند و لذا شاخصهای نفتی چون سهم این حوزه از ذخایر،تولید و صادرات جهانی و رشد اقتصادی،بازیگران بزرگ را ناچار میکند که در چند دههی آینده،بازگشتی دوباره به این حوزه داشته باشند و این رویکرد میتواند این منطقه را در جایگاهی متناسب با قابلیتها و ظرفیتهای انرژی خود قرار دهد،اما این اقبال به دلایل گوناگون میتواند فرصتها و چالشهایی جدی ایجاد کند و در این رابطه چند سناریو محتمل است که در انتهای مقاله مورد اشاره قرار میگیرد.
Machine summary:
"وضعیت کنونی نفت این حوزه چگونه است؟با چه رویکرد علمی میتوان نقاط ضعف و قوت و آسیبهای موجود در آن را برآورد و تشریح کرد؟عدم تعادلهای فعلی ساختار نفتی خلیج فارس کدامند؟و معلول چه عواملی بوده و چه پیامدها و نتایجی خواهند داشت؟اینها عمده سئوالات و مسایلی هستند که در این جا مطرح شده و به طور مستند و مستدل پاسخ داده خواهند شد و در این رابطه فرضیهی زیر آزمون میشود:"وجود و تداوم بحرانها و برخورد سیاسی و امنیتی آمریکا و مصرفکنندگان بزرگ با نفت این حوزه سبب میشود این منطقه از جایگاه مناسب با قابلیتهایش برخوردار نبوده و مبدل به تولیدکنندهی ثانویه شود،اما عدم تعادلهای مصنوعی و اجباری حاکم نمیتواند در چند دههی آینده تداوم یابد و از همین رو میتوان شاهد عطف توجه بیشتر به این منطقه بود و این امر فرصتها و تهدیدیهای این منطقه را بیشتر میکند.
ایدهها و عملیات اساسی آمریکا همچون طرح خاورمیانه بزرگ و حضور نظامی گسترده در عراق و افغانستان و سایر کشورهای همسایهی ایران و عقد قراردادهای امنیتی با آنها که در استراتژی امنیت ملی آن کشور جایگاه بسیار بلند و تعیینکننده داشته و کشل سیاست جهان و منطقه را نیز بهطور اساسی متأثر کرده است،ابزارهایی برای تأمین منافع نفتی و سیاسی کلان این قدرت بزرگ در سطح ملی،منطقهای و بین المللی است."