Abstract:
هدف: در این پژوهش، هدف بررسی تاثیر آموزش باور کاذب بر اکتساب نظریه ذهن دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی آموزشپذیر 8- 11 سال بود. روش: طرح پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. از تعداد 38 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی مدرسه استثنائی شهید علویان شهرستان گناباد تعداد 30 دانشآموز پس از اجرای پیشآزمون واجد شرایط ورود به مطالعه شدند (این دانشآموزان توانایی درک نظریه ذهن را نداشتند) و به صورت تصادفی پس از همتا سازی بر حسب سن و هوش به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت. پسآزمون نظریه ذهن بلافاصله پس از اجرای آموزش و همچنین پس از دو هفته (به عنوان موقعیت پیگیری) برای هردو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، روشهای آمار توصیفی و آزمونهای آماری کولموگروف- اسمیرنوف، آزمونt مستقل و آزمون دقیق فیشر به کار گرفته شد. یافتهها: گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری در پسآزمون نظریه ذهن (001/.> P) و همچنین در موقعیت پیگیری (001/.> P) داشت. نتیجه گیری: با استناد به دادههای به دست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب اکتساب نظریه ذهن دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 8 تا 11 ساله میشود.
Objective: The aim of this research was studying the effectiveness of false belief training on acquiring theory of mind in 8-11 years old boys with intellectual disabilities (ID).
Method: Utilizing a quasiexperimental design، 30 students were selected after accomplishment of pretest (they did not have the ability to understand theory of mind). Then، they were randomly divided into two equal groups، after matching in age and intelligence. Experimental group was trained for 8 sessions. Post test was administered immediately after intervention and also after 2 week as a follow up stage.
Results: Data analysis using Kolmogorov–Smirnov test، independent t-test and revealed that the experimental group had a better result (p
Conclusion: This study concluded that false belief training can enhance
theory of mind in students with ID.
Machine summary:
از تعداد 83 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی مدرسه استثنائی شهید علویان شهرستان گناباد تعداد 03 دانشآموز پس از اجرای پیشآزمون واجد شرایط ورود به مطالعه شدند(این دانشآموزان توانایی درک نظریه ذهن را نداشتند)و به صورت تصادفی پس از همتاسازی برحسب سن و هوش به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند.
نتیجهگیری:با استناد به دادههای به دست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش باور کاذب موجب اکتساب نظریه ذهن دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی 8 تا 11 ساله میشود.
ابزار برای بررسی نظریه ذهن از تکلیف انتقال غیر منتظره که بوسیله دو تن از روانشناسان استرالیایی به نامهای پرنر و وایمر91برای سنجش"باور کاذب"در کودکان بکار گرفته شده است(فلاول،0002)؛ استفاده شد.
برای بررسی و پاسخ به این سؤال که آیا آموزش باور کاذب موجب اکتساب نظریه ذهن در دانشآموزان کمتوان ذهنی پسر میشود،از آزمون آماری خی دو استفاده کردیم.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به جدول 3،مشاهده میشود که گروه آزمایش عملکرد بهتری در پسآزمون نظریه ذهن نسبت به گروه کنترل داشته است(/100.
بحث و نتیجهگیری هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این پرسش بود:که"آیا آموزش باور کاذب موجب اکتساب نظریه ذهن دانشآموزان عقبمانده ذهنی 8 تا 11 سال میشود؟ با توجه به ارقام مندرج در جدول 3،مشاهده شد که گروه آزمایش عملکرد بهتری در پسآزمون نظریه ذهن نسبت به گروه کنترل داشته است(0/100> P ).
همچنین در موقعیت پیگیری نیز با توجه به ارقام مندرج در جدول 4،مشاهده میشود که گروه آزمایش عملکرد بهتری در پسآزمون نظریه ذهن نسبت به گروه کنترل داشته است(0/100> P ).