Abstract:
دولتمردان کنونی آمریکا - که از آبشخور کاری سیراب شده اند -براین باورند که قواعد نظام بین المللی» به هنگام برقراری
منافع» صرفادست و پاگیر هستند؛ بنابراین نباید در گسستن آنهاء تردیدی رواداشته شود. با این رویکرد -به قول کورنلیوس - آمریکا
به گونهای آشکار. گردنابند امپریالیستی رابه گردن مود آویخته است.
دکتر حسن روحانی دییر شورابعالی امنیت در سخترانی ای که روز ۸۷1۵/۲۵ در جمع روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی
ایران در تهران ایراه نمود» به تحلیل رویکرد آمریکاییها و تاثیرات آن بر افق منافم ملّی ایرائا پرداخت.
در بخش نخست این سخنرانی» دکتر روحانی به پیشینه چالشهایی که انقلاب اسلامی از نخستین روزهای پیروزی با آنها دست و
پنجه رم کرده آشاره نمود و نشان داد که مقطع کنونی اگرچه فصلی حساس و پر تب وتاب است. مع در مقایسه با فصول پرالتهایی
که پشت سر گذاشتهایم؛ از برجستگی خاصبی برخوردار نیست و بی تردیده به انگاء پتانسیلها و توانشهای عظیم مندرج درمتن انقلاب,
نظام اسلامی و بهم تنیدگی مردم - حاکمیت» از این ابستار حساس تنیز عبور خواهد شد.
دکتر روحانی دراین گفتار» وی گیهای رویکرد تازه منبسث از تگرش تومحافظه کاری رابرمی شمارد و تعاملات ایدئولوژیک آنان را
با ارتدو کسهای یهودی و کلیسای انجبلی (که خود را صهیونیست می خوانند4 تشریح می نماید. در آنجا نشان داده می شود که
نگاه منفی و پرسخافت جریان مذکور در قیال مسلمانان عینیت می بابد و ترا راست اقراطی در دولت بوش, میلیتاریسم را
در کانون موابمهه خود با مسائل ججهان نشانده و خام دستانهء ایران را «مادر تمامی تروریسم» خوانده است.
دکتر روحانی روشن می سازد که موضم راست افراطی بیش از آنکه متاثر از رویداد ۱ سپتامبر باشد. برخاسته از سویههای
ایدتولوژیک است و در واقع آن تنها در حد تسریم کننده ایفای آلقش نموده است. پیش از آن مقامات آمریکایی عزّم خود
دابرای سرنگونی حکومتهایی که به زعم آنان «مراکز مخالفت با آمریکا هستند» مورد تاکید قرار داده بودند. با این حال» یک جانیه گرامی
و خودمداری دولتمردان آمریگا, پیشینهای طولانی تر دارد و به «ویلسون» می رسد همو که مدیریت کردن بر ججهان را وظیفه آمریکاییها
می دانست. چملین به نظر می رسد که آمریکایس از دوران جنگ سرد دز اجستجوی دستاویزی برای وصول به وحدت نظری و عملی در
میان جریانهای سیاسی» فکری و صنایع بزرگ این کشور بوده و ظاهرا جریان مذهبی - میسوتری راست افراطی دراتقش یک سنجی,
زمینههای ابدئولوژیک این وحدت را فراهم نموده است.ااینان ,قانلند که سقوط «امپراطوی» به هرج و مرج می انجامد و پتابراین همه
باید کمک کنند تااین قدرتء برقرار بماند. این که سیاشت ای دولت جرج. دبلیو. یوش بر متاقع کلان شرکنهای تفتی و
تلیحاتی, استوار می گردد.
دکتر روحانی سپس در پاسخ به پرسشی بنیادین» همسوییهای گسترده دولت کنونی آمریکا و دولت کلینتون رادر قبال ایران» تشان
می دهد و روشن می سازد که هر دو به یک اندازه در مقابل تقویت بنیه نظامی ایران» جلوگیری ایران از دستیایی به فناوری پیشرفته و
همچنین فناوری هستهای» ممانعت ایران از دستیابی به قدرت اقتصادی و اعمال تحریم اقتصادی» دست اندر کار بودهاند و کزآهنگیهای
بوش. همانا تداوم سیاستهای کلینتون است. پا این حال به نظر می رسد که آمریکا در قبال ایران. عملیات روانی را عمواره در صدر
برتامههای مود داشته است. در همین راستاء بلیغات گسترده پیرامون برنامه هستهای ایران. با پنان شدتی دببال شد تا آنکه ذهنیت
شهروند اروپایی نیز بانگرانی. واکنش شا دهد. بااین همه. کمتر کسی تردید داره که تضاد کنونی بین آمریکا و به این جنبه هاراجع
نبوده و ریشه در مخالفت یرای با اسرائیل دارد.
پس از تشریح دیدگاههای در قبال مسائلی هستهای و چالشهای خاورمیانه, دکتر روحانی به تشریح استراتژی نظام اسلامی ما
در قبال تهدیدات آمریکا می پردازه و ۳اصل رامورد توجه قرار می دشد. در جریان تبیین این سه اصل» دکتر روحانی مشخص می سازد
که پحراو پمگونه آمریکایها برای تاآرامیهای داخل ابران سرمایه گذاری می کنند و تا چه اندازه روی گسستگی درونی نظام با پارازیته شدن
پیوند مردم -حاکمیت. حساب باز کردهاند.
دکتر روحانی دو اصل بنیادین برای مقابله با خودمداری دولتمردان کنونی آمریکا را تقویت قدرت ملی (قدرت سازی در بعد
سیاسی, فرهنگمی, اقتصادی و دفاعی) و ججلوگیری از شکل گبری فی مایین آمریکاو سایر قدرتهای جهان «به ویژه اروپاء روسیه و
چین -می داند. و مضافایرضرورت تثیر گذاری بر فاصله بین آمریکاو صهیونیسم تاکید می نماید. «کتر روحانی درپابان ازاهمیت طراحی
یک سیاست همه جانبه در قبال آمریکایاد می کند و از آن به مقابه تضمین کننده کامیایی نظام اسلامی در پتالش با آمریکا نام می برد.
Machine summary:
منافع آمریکا و اسرائیل تطابق کامل باهم دارندو آمریکا در تمامی زمینههای سیاسی،نظامی و اقتصادی باید در اسرائیل سرمایهگذاری کرده وبه حساسیتهای اعراب نسبت به اسرائیل کاملا بیتوجه باشد20،گفته میشود هیچ رئیسکشوری در جهان به اندازه شارون به بوش،دسترسی مستقیم ندارد و این حاکی از جایگاهیاست که راست مذهبی افراطی در دولت بوش دارد و همچنین نتیجهی تبلیغاتی است که جریانمذکور در مورد اسرائیل در تشکیلات اداری-سیاسی آمریکا،نفوذ میدهد.
هداف منطقهای آمریکا شاید تصور شود دلیل تصمیمات حاد جناح راست افراطی در قبال کشورهای منطقه خاورمیانه،حادثه 11 سپتامبر مورد توجه قرار گیرد،روشن میشود که نظریهی مطلقگرایانه و سیاستنظامیگرایانه آنها به قبل از این حادثه مربوط است.
زنده نگه داشتن اینمؤلفهها برای آنکه جمهوریخواهان بتوانند در سیاست و افکار عمومی داخل آمریکا دست بالارا داشته و مردم این کشور را اقناع کنند که امنیت آنها در گروی مبارزه با این دشمنان است،ازاهداف تبلیغاتی،سیاسی دولت بوش به شمار میرود.
برای توضیحمسئله،ضروری است برخی موضعگیریهای دوران کلینتون را بازخوانی کنیم:به یاد داریم کهدر آغاز دوران کلینتون بحث مهار دوگانه مطرح شد،در اوائل سال 1993 مقامات ارشد آمریکااعلام نمودند که دولت کلینتون به این جمعبندی رسیده است که رهبریت ایران و عراق درقبال اهداف ایالات متحده تا آیندهی قابل پیشبینی،متخاصم باقی خواهد ماند و لذا بایستیگامهای جدیدی به منظور منزوی ساختن دو کشور،برداشته شود.
«رابرت گیتس»رئیسپیشین سازمان سیا ضرورت جلوگیری از صدور تکنولوژی پیشرفته به ایران را که مصارفدوگانه نظامی و غیرنظامی دارد متذکر شده و میگوید:«مشکل این است که ما باید فورا با دیگرکشورها،درباره صدور تکنولوژی وارد مذاکره شویم و اگر از صدور آن جلوگیری نشود،درچند سال آینده با مشکل واقعی روبرو خواهیم شد45».