Abstract:
در اواخر قرن چهارم هجری در زبان عربی،فن نوی به نام«مقامات»به وجود آمد که بلافاصله شهرتی تمام یافت و پیروان بسیاری پیدا کرد.مبتکر فن مقامهنویسی مصطلح،بدیع الزمان همدانی است.از جملهء افرادی که پس از او مقامات نوشتهاند محمد مؤمن جزایری شیرازی است.وی در پی تحصیل دانش به مناطق مختلف سفر کرد،از استادان و مشایخ روایی فراوانی بهره برد و شاگردانی برجسته تربیت کرد و سرانجام در هند ساکن شد و همانجا درگذشت.تألیفات متعدد و متنوع او بیانگر مقام والای او در فضل و دانش است.نسخهء مقامات وی،بخش دوم از مجموعهای به خط مؤلف است که آن را ناتمام گذاشته است.هدف از تصحیح این نسخه،تقدیم این میراث علمی و ادبی از خطهء فارس(شیراز)به اهل علم و ادب است.
Machine summary:
"فرزندش،عالم بزرگوار شیخ علی بن محمد مؤمن جزائری صاحب کتاب منیة المفسر که در عصر خود از اهل فضل به شمار میرفت نیز از شاگردان او بود،اما به سبب کنارهگیری از مردم نامش فراموش شده و ناشناخته مانده است.
اهمیت و فواید نشر این اثر و روش کار علاوه بر معرفی این شخصیت عالم و ادیب و جامع علوم و فنون و معرفی این اثر و رفع اشتباه برخی مبنی بر اینکه حاج محمد مؤمن شرحی بر مقامات حریری دارد، فواید دیگری بر نشر این رساله مترتب است: فراوانی و تنوع لغات،نثر ادبی و مسجع که پر از صنایع بدیع لفظی و معنوی و سرقات ادبی2است،نصایح ابتدای مقامات که به مثابه مقدمه آورده و برای هر دانشجو و طالب علمی لازم و عمل به آن ضروری است.
(شعر:) من واضع قدمیه حیثما وضعت ید الإله علیه عز من شان ما کان ربا و لکن لیس من بشر اذ لیس یشغله شأن عن الشأن و بعد،فیقول العبد المعترف بقلة الصناعة،و المقترف من مزجاة البضاعة،العبد الآثم محمد مؤمن بن محمد قاسم: إعلموا أیها الإخوان فی الدین و الشرکاء فی طلب الیقین،لا زلتم موفقین فی الدارین،لما یسر القلب و تقر به العین،أطلع الله من أفق السعادة شموسکم و أدار من راح الانس فی مجلس القدس کؤوسکم،أن أحصن درع یتقی به سهام الملامة،و أحسن حیلة یفتح بها حصون السلامة:العزلة عن کثیر من الانام و ترک التعلق عن الأهل و الأقوام،و قطع الطمع عن العباد،بالتوکل و الإعتماد علی خالق البریة،و رازق الوری المخاطب بقوله سبحانه:لا نسألک رزقا نحن نرزقک و العاقبة للتقوی6،و الإشتغال بمطالعة العلوم الدینیة و مزاولة7الأعمال الأخرویة، و التفنن بعد الملال من علم بعلم یوازیه،و التسنن عند الکلال8من عمل بعمل یؤاخیه9،فإن تفاضل الفحول01و تناصل11أرباب القبول:بالمعارف و الأعمال (1)."