Abstract:
مسیحیان از بزرگترین اقلیتهای دینی در دورهء ساسانی به شمار میرفتند.با توجه به این که حکومت ساسانی بر بنمایههای آیین زردشتی استوار بود،مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان،از جمله مباحث در خور توجه در دوران مورد نظر،به شمار میرود که در مطالعات تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.از اینرو،در پژوهش حاضر،ضمن مروری مختصر بر چگونگی ورود مسیحیت به ایران در دورهء اشکانی و گسترش آن در عصر ساسانی،سیاست حکمرانان ساسانی در مناسبات با مسیحیان ایران،بررسی میشود.بخش دیگری از این پژوهش به رسمیت یافتن مسیحیت در امپراتوری روم،استقلال کلیسای ایران از ساختار کلیسای روم،چگونگی اختلافات داخلی مسیحیان تا پایان دورهء ساسانی و تأثیر این رخدادها بر مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان ایران،اختصاص دارد.در تدوین این نوشتار،علاوه بر مطالعه گزارشهای وقایعنگاران سریانی و مسیحی قرون اولیه میلادی،چگونگی توصیف مناسبات دربار ساسانی با مسیحیان در آثار مورخان و نویسندگان مسلمان،مورد توجه قرار گرفته است.روش مورد استفاده در این پژوهش تاریخی،تحلیل دادههای جمعآوری شده از منابع مکتوب با رویکردی توصیفی-تحلیلی است.
Machine summary:
"کرتیر از موبدان زردتشتی در دوران حکمرانی شاپور اول،هرمز اول،بهرام اول و بهرام دوم،در کتیبهای که در حدود سال 082 میلادی-در دوران حکمرانی بهرام دوم- در کعبهء زردتشت نگاشت،ضمن بیان فعالیتهای دینی خود از جمله تأسیس آتشکدهها،تخصیص موقوفات برای آنها و اصلاح موبدانی که به دیدهء او دچار انحراف شده بودند،در تشریح چگونگی تنبیه غیر زردتشیان،علاوه بر پیروان ادیان و مذاهب مختلف،از نزاریان(مسیحیان بومی)و کریستیان(مسیحیان یونانی زبان)،نیز نام میبرد.
»15در خصوص سرانجام پاپا،اخبار مختلفی نقل شده است،از جمله این در شورایی که در حدود سال 413 یا 513 میلادی در مدائن تشکیل دادند،پاپا محکوم و از مقام اسقفی خلع شد یا روایتی که اسقفان رومی او را به رسمیت شناختند و او به عنوان جاثلیق مدائن و در راس کلیساهای ایران قرار گرفت یا داستانی مبنی بر این که بعد از عزل پاپا،سیمون بار صبع به عنوان اسقف مدائن انتخاب شد.
به طور مثال،اردشیر دوم که در دوران پادشاهی شاپور دوم،حکمران آدیابنه بود و به تعقیب مسیحیان میپرداخت،96بعد از آن که به عنوان جانشین شاپور انتخاب شد،سیاست تسامح دینی در پیش گرفت،07جانشین او شاپور سوم نیز درصدد برقراری مناسبات دوستانه با روم بود و چنین به نظر میرسد که برای نیل به این هدف با مسیحیان با ملاطفت رفتار میکرد.
611طبری نیز در این خصوص چنین مینویسد:«پرویز فرمانی برای مسیحیان نوشت و اجازه داد کلیساهایی بر پا کنند و غیر از زردشتیان هر که خواهد به دین آنها در آید»711وی سپس یادآور میشود که علت اعطای این فرمان،معاهدهای بود که در دوران حکمرانی انوشیروان با امپراتوری روم منعقد شد،مبنی بر این که زردشتیان در روم از حق برپای آتشکده برخوردار باشند و مسیحیان نیز در متصرفات ایران آزاد باشند."