Abstract:
این مقاله در ابتدا به معرفی شخصیت های اصلی که در این اسطوره نقش اساسی و کلیدی را ایفا می کنند، می پردازد؛ شخصیت هایی همچون ایزد بانو دمتر، پرسفونه و ایزد جهان زیرین، هادس. پس از آن، داستان اصلی این اسطوره که ربوده شدن پرسفونه توسط ایزد دوزخ، هادس، است، بازگو می شود و در ضمن بیان ماجرای اصلی از ایزدان و شخصیت هایی فرعی تر نیز سخن به میان می آید. داستان تا جایی پیش میرود که بازگشت مجدد ایزد بانو پرسفونه به روی زمین، منجر به سرسبزی و جوان شدن دوباره زمین می شود، از این رو پس از آن به بررسی و تحلیل اسطوره و تطبیق نکات نمادین آن با تغییر فصول و چرخش حیات طبیعت و انسان پرداخته می شود. در آخر نیز به دلیل روی دادن این داستان در محلی به نام الئوسیس، سخن از آئین های الئوسیسی و نیز جشن های کشاورزی به میان می آید.
This article firstly embarks on introducing the leading characters of the myth; such as the goddesses Demeter and Persephone، and the god of the underworld، Hades. Afterwards the main story of the myth، which is the kidnapping of Persephone by Hades، is told; while the other gods and secondary characters are mentioned. The story goes on to the point where the return of the goddess Persephone to the earth brings prosperity and fertility back to it. So the article continues with analyzing the myth and comparing its symbolic elements with the changes of seasons and the cycle of the nature and human life. In the end، due to the setting of the myth، which is called Eleusis، the traditions and the rites of Eleusis are mentioned.
Machine summary:
پس از آن ، داستان اصلی این اسطوره که ربوده شدن پرسفونه توسط ایزد دوزخ ، هادس ، است ، بازگو می شود و در ضمن بیان ماجرای اصلی از ایزدان و شخصیت هایی فرعی تر نیز سخن به میان می آید.
8 او پیش از آن که به همسری هادس درآید، در روی زمین و در کنار مادرش زندگی می کرد٩ و البته نامش کره ١٠، به معنای دوشیزه و باکره بود، چرا که یونانیان بر این باور بودند که ملکۀ دنیای مردگان نباید صاحب فرزندی شود و یا اینکه آن هنگام که به جهان زیرین هبوط کرد، دختری جوان بوده است .
فاطمی ، سعید، صص ١٢١ - ١٢٢؛ نیز: Houtzager, Guus, The Complete Encyclopedia of Greek Mythology, Netherlands, Rebo, 2004, p.
٧ این گل عجیب که نرگس گفته شده است ، هدیۀ گایا (زمین مادر) به هادس - حاکم مطلق سرزمین ارواح - برای معشوقه اش پرسفونه بود.
در این زمان ، ترسی به قلب دمتر راه یافت مبنی بر آن که آیا دختر در جهان زیرین غذا یا چیز دیگری تناول کرده است یا نه ، چرا که اگر چیزی نخورده بود، می توانست در کنار مادر و پدر خویش در زیر آفتاب درخشان زندگی کند، اما با خوردن ١.
اما گل خشخاش تنها گل مجاز بود، زیرا این گل در مزرعه های گندم رشد می کرد و زئوس نیز 3 برای خواب کردن دمتر آن را به او خورانید، تا رنج گم شدن پرسفونه را فراموش کند.