Abstract:
این مقاله براساس پژوهشی در بین 134 دانشجوی دکتری از رشته های مختلف دانشگاه تبریز تدوین شده است. هدف از ارائه این مقاله بررسی عوامل موثر برجامعه پذیری دانشجویان دکتری با ایفای نقش های محققی1 در دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز است. چارچوب نظری تحقیق بر اساس الگوی جامعه پذیری دانشجویان دکتری وایدمن و همکاران است. در تحقیق حاضر دو دسته از عوامل، از مدل وایدمن اتخاذ شده که شامل جو حمایتی گروه آموزشی برای فعالیت های پژوهشی، حمایت های علمی استادان، تشویق دانشجویان به فعالیت های علمی، تعاملات دانشجویان با همکلاسی ها و همـکاری های دانشگاهی(متغیرهای درون گروه آموزشی) و متغیر عضویت در سازمان های تخصصی پژوهشی ( متغیر بیرون از گروه آموزشی) است. متغیرهای زمینه (جنس و رشته) برای ارائه این فرضیه که جامعه پذیری در بین رشته های مختلف و جنس ها (زن و مرد) تفاوت دارد. به تحقیق اضافه شده است. این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل آماری شده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر های درنظر گرفته شده برای جامعه پذیری دانشجویان دکتری به میزان اندکی توانسته اند ایفای نقش محقق به وسیله دانشجویان دکتری را توضیح دهند (210/0=²R). فرضیه تفاوت جامعه-پذیری در بین دو جنس هرچند تایید نشد، اما آزمون (T-Test) برای گروه های مستقل نشان داد که گروه آموزشی در قبال دو جنس به صورت یکسانی برخورد نمی کند و نیز بین دو جنس در عضویت سازمان های تخصصی پژوهشی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین فرضیه تفاوت جامعه پذیری در بین رشته های مختلف با آزمون F تایید شد. دستاورد تحقیق حاضر ضمن بدیع بودن آن در زمینه تحقیق دربـاره جامعه پذیری دانشجویان دکتری در ایران، نشان دادن تاثیر اندک گروه آموزشی بر جامعه پذیری دانشجویان (هم سو با مطالعات دیگر در این زمینه) است. همچنین برای سیاست گذاران کلان آموزشی برای سیاست گذاری برای ایجاد جو گروه آموزشی که بتواند هرچه بیش تر دانشجویان دکتری را با نقش های حـرفـه ای خود آشنا سازد، می تواند مفید باشد.
This article is prepared on the basis of a study on 134 doctorate students studying in different disciplines in University of Tabriz. The goal of this research is to explore the socialization ability of students in different faculties from different points of view. Theoretical framework is based on socialization model of Weidman and his colleagues on doctorate students (John. C. Weidman. Elizabeth L. Stein، 2003) through which different variants such as the university atmosphere، scientific support of professors، encouraging students to participate in scientific programs، interactions among students and with professors has been estimated. This research is accomplished using measurement method and questionnaire and the data obtained are statistically analyzed using SPSS software. Also using variance analysis test it is proved that the scientific socialization process of doctorate students differs in different faculties and a meaningful relationship rules among faculties. Also t. test proves that a very significant correlation is recognized between two groups of students: students who interact with professors differ from those who don’t from socialization dimensions. Pierson’s correlation test also manifests that there is no relation between scientific assessments of students about themselves and scientific socialization. In this research، the atmosphere of the university proves to be the main variant in socialization of doctorate students and its regression equation is shown with a collection of different variables. Also another regression test proves the credibility of the model. The achievements of this paper are novel in the field of research about socialization of doctorate students in Iran. Also it is an attempt to better present different forms of socialization process among students with experimental findings. Also it can be helpful for those who are in charge of educational issues to bring about an environment more applicable with scientific norms.
Machine summary:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) مدل تحلیلی و فرضیههای تحقیق در تحقیق حاضر؛کانون تمرکز بر متغیرهای درون گروهآموزشی(بیضی مرکزی در مدل وایدمن)و متغیر عضویتدر سازمانهای تخصصی پژوهشی به عنوان اجتماعاتحرفهای بیرون از دانشگاه(بیضی بالایی در مدل وایدمن)انتخاب شده است،متغیرهای دانشجویان آینده که دارایعلایق و استعدادها و آرزوهای خاصی هستند(بیضیسمت چپ در مدل وایدمن)و برونداد آموزشی بهصورت دانشجوی حرفهای شده دارای تعهد و شناخت(بیضی سمت راست در مدل وایدمن)به دلیل نیاز بهمطالعات طولی در این تحقیق بررسی نشدهاند و همچنیناز اجتماعات شخصی دوستان،خانواده و کارمندان(بیضیپایینی در مدل وایدمن)تنها،متغیرهای زمینهای(جنس ورشته)در مدل تحلیلی آمده است،که به نظر میرسدجامعهپذیری با نقشهایی پژوهشی،در بین رشتههایمختلف و نیز جنسها متفاوت است بقیه متغیرهای اینبیضی از جمله محدودیتهای تحقیق حاضر به حسابمیآید با توجه به توضیحات ذکرشده،مدل تحلیلی را بهصورت شکل 5 ارائه میدهیم: (به تصویر صفحه مراجعه شود)با توجه به مدل تحلیلی فرضیههای تحقیق را نیز بهصورت زیر ارائه میدهیم: 1-عضویت دانشجویان دکتری در سازمانهای تخصصیپژوهشی،در ایفای نقش محقق مؤثر است؛ 2-متغیرهای جو گروه آموزشی(جو حمایتی گروه آموزشیبرای فعالیتهای پژوهشی،تشویق دانشجویان به فعالیتهایپژوهشی،همکاریهای دانشگاهی،حمایت علمی دانشجویاندکتری به وسیله استادان،بین تعامل علمی دانشجوی دکتری باهمکلاسیها)در ایفای نقش محقق مؤثرند."