Abstract:
با گسترش مفهوم سرمایه (شامل سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی)، عوامل مؤثر دیگری علاوه بر سرمایه فیزیکی و نیروی کار نیز در جریان رشد اقتصادی شناسایی شدند. یکی از این عوامل، بهره وری منابع تولید است که تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله دانش قرار میگیرد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بلندمدت بین محورهای مختلف دانش در چارچوب اقتصاد دانش بنیان و رشد اقتصادی ایران طی دوره 1346- 1386 است. به این منظور از تکنیک اقتصاد سنجی مدل تصحیح خطای برداری و آزمون همانباشتگی جوهانسن استفاده شدهاست. نتایج نشان میدهد که بین محورهای مختلف دانش (سرمایه انسانی و آموزش، رژیمهای نهادی و اقتصادی و زیرساختهای اطلاعاتی) رابطه بلندمدت وجود دارد و تمام محورهای دانش تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی ایران دارند. همچنین ضریب ECM منفی و کوچک میباشد و لذا سرعت تعدیل انحراف از کوتاهمدت به بلندمدت بطئی و کند است.
Increasing total productivity of factors is an issue of upmost concern for economists in economic growth process. Recent developments in the theory of neoclassical economic growth identify knowledge as an important contributing factor to productivity growth. This paper examines the long-run relationship between variables contributing to knowledge and economic growth in Iran during 1968- 2007. We use the Johansen method of co-integration and the error correction (VEC) model. The results show the existence of a long-run equilibrium relationship between economic growth and variables representing knowledge in the Iranian economy and also the positive effect of all these variables on the economic growth. In addition، coefficient of ECM is negative and small، implying slow adjustment towards the long-run equilibrium level.
Machine summary:
"نتایج نشان میدهد که بین محورهای مختلف دانش(سرمایه انسانی وآموزش،رژیمهای نهادی و اقتصادی و زیرساختهای اطلاعاتی)رابطه بلندمدت وجود دارد و تمام محورهای دانش تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی ایران دارند.
کاس و موماو5مطالعهای را در مورد تأثیرتأثیر شدت و اثرات خارجی بخش تحقیق و توسعه6بر رشداقتصادی 57 منطقه از کشورهای فرانسه،ایتالیا و اسپانیا انجاممیدهند و به این نتیجه میرسند که دانش تأثیر مثبت بر رشد-اقتصادی مناطق مورد بررسی داشته است42.
در این مدل علاوه بر متغیرهای دانش از دومتغیر تولید ناخالص داخلی سرانه اولیه(برای آزمون شرطهمگرایی)و سرمایهگذاری فیزیکی(به دلیل تأثیر انکارناپذیراین متغیر بر رشد اقتصادی)نیز استفاده میشود.
همانطور که ملاحظه میشود در اکثر مطالعات انجام شدهتأثیر یک محور از دانش بر نرخ رشد اقتصادی بررسیشده است و مطالعات معدودی وجود دارد که تأثیر چند محوراز دانش را بر رشد اقتصادی بطور همزمان بررسی کرده باشندبه همین منظور در این مطالعه رابطه بلندمدت میان محورهایمتفاوت دانش(در چارچوب اقتصاد دانش بنیان)و رشداقتصادی در ایران بطور همزمان بررسی میشود.
هرچند شاید بهتر باشد که برای نشان دادن این محور ازمعیارهایی نظیر تعداد کامپیوتر،میزبانی اینترنتی و مخارجانجام شده برای بخش ICT استفاده کرد،لیکن از آنجاکه در بخش قابل توجهی از دوره مورد بررسی(1385-1346)عملا کامپیوتر شخصی و دسترسی به اینترنتوجود نداشت لذا دسترسی به سری زمانی آنها مقدورنبوده و برای برخی دیگر از معیارها نیز دادههایمحدودی وجود دارد لذا در این بخش از معیار درصدخانوارهای دارای خط تلفن ثابت استفاده میشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) -بحث و تحلیل یافتهها نتایج حاصل از جدولهای 4 و 5 به شرح زیر است: -محور آموزش و منابع انسانی دارای تأثیر مثبت ومعنیدار بر رشد اقتصادی است این نتیجه با کارهای بن-حبیب و اشپیگل212و هانوشک و کیمکو313همسواست."