Abstract:
بدون شک دین، یکی از مهم ترین نظام های ارزشی هر جامعه است که برای استواری خود نیاز به بازتولید آن در نسل های بعدی دارد. عوامل گوناگونی می توانند در این فرایند تاثیرگذار باشند که از میان آنها جامعه پذیری یکی از مهم ترین هاست و از میان عناصر جامعه پذیری، خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله، با استفاده از نظریه های نظم اجتماعی ـ به طور عام ـ که ریشه در کارکردگرایی دارد، و نظم خرد ـ به طور خاص ـ که از نظریات پارسونز و چلبی استخراج شده است؛ تاثیر خانواده بر دین داری جوانان شهر یزد سنجیده می شود. شهر یزد، شهری کویری و از شهرهای کهن ایران زمین است که پیش از اسلام وجود داشته و «ایساتیس» نامیده می شده و پس از ظهور اسلام و گرایش مردم به این دین، «دارالعباده» لقب گرفته است. شهر یزد به شهر بادگیرها، نگین کویر، شهر خشت خام و شهر قنات، قنوت و قناعت نیز معروف است. به نظر می رسد در دهه های اخیر فرایند نوسازی بر ویژگی های فرهنگی و نهادهای اجتماعی این شهر تاثیر گذاشته باشد که البته دین داری و نهاد خانواده نیز از این امر مستثنی نبوده اند. پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام گرفته و با استفاده از فرمول کوکران از میان 136 هزار خانوار یزدی، حجم نمونه آماری به تعداد 325 خانوار انتخاب شد. در تحلیل داده ها از رگرسیون چندمتغیری، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین متغیر وابسته دین داری و متغیر مستقل همگامی مشترک در خانواده رابطه معنا داری برقرار است. این رابطه مستقیم و مثبت است به طوری که با زیاد شدن میزان همگامی مشترک در خانواده، دین داری جوانان نیز بالا می رود.
Machine summary:
"com &%01105AFTG011G% قدمه و طرح مسئله جامعۀ ما از دیرباز با مذهب انس و الفت داشته و باورهای دینی،نقطۀ عطفی در بپاخیزی وشکلبندیهای جدید اجتماعی در گذشته و حال،بودهاند؛چنانکه به عنوان نمونه،انقلاباسلامی ایران بر پایه مذهب شناخته میشود؛اما آیا پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛دین ومذهب در نسلهای بعدی این مرز و بوم نیز نهادینه و درونی شده است؟و آیا ارزشها،اعتقادها و عمل به شعائر دینی جایگاه ممتاز خود را در زندگی نسل جدید حفظ کرده است؟اگر پاسخ مثبت است،چه راهکارهایی برای تداوم این وضع مطلوب وجود دارد و اگر نه،چه باید کرد؟برخی از مطالعات پیشین نتایجی به دست دادهاند که تا اندازهای به نظر بدبینانهمیرسند و ما را به کنجکاوی بیشتر تشویق میکنند؛برای مثال طالبان مینویسد:«بعد از گذشتبیست سال از عمر انقلاب اسلامی در ایران،بسیاری از مردم با مشاهدۀ برخی شیوههای رفتاریجوانان به این نتیجه رسیدهاند که اعتقادها و رفتارهای این دسته از افراد که تمامی سالهایزندگیشان را در ظل این نظام دینی سپری نمودهاند، چندان مطلوب و خرسند کننده نیست وجامعه در انتقال ارزشها و موازین دینی به نسل جدید خود کاملا با شکست روبهرو شدهاست(طالبان،1377:123).
نتایج تحقیقی پیمایشی که سراجزاده با عنوان نگرشها و رفتارهای دینی جوانان تهرانی ودلالتهای آن برای نظریه سکولار شدن انجام داده است،نشان میدهد که باورها و عواطفدینی در بین جوانان جامعه مقبولیت و محبوبیت دارد اما دینداری آنان نسبتا شخصی شدهاست(شخصی شدن یکی از شاخصهای عرفی شدن دین است)(سراجزاده،1377 و 1383).
در کشور ما نیز تحقیقاتی در مورد تأثیر دینداری بر نظم خانواده انجام یافته که نتایج آنهانشان میدهد بین متغیر گرایش دینی والدین و نظم در خانواده(همگامی یکی از ابعاد نظماست)رابطۀ مثبت و معناداری برقرار است،یعنی هرچه پایبندی به دین بیشتر باشد،نظم درخانواده باثباتتر است(چلبی."