Abstract:
این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که مبانی و اهداف توسعه سیاسی از منظر امام خمینی+ چیست؟ از منظر ایشان هدف غایی توسعه سیاسی، صرفا اصالت لذت و دنیاگرایی نیست؛ بلکه هدف اصلی توسعه با هدف زندگی انسان که تحقق مکتب توحید است گره خورده. الگوی غربی به دنبال ایجاد توسعه سیاسی دنیاگرا با حذف سنت، مذهب و تحقق توسعه انسان محور و نفی خدا محوری با ویژگیهای سکولار است. اما امام خمینی+ به دنبال تحقق توسعه سیاسی متعالی، با محوریت خدا در نظام سیاسی است ودر صدر اهداف توسعه سیاسی، تحقق مکتب الوهیت و ایده توحید را مطرح میکند.
This essay discusses the goals of political development in Imam Khomeini's view. The author suggests that Imam Khomeini believes in fulfillment of Divine rule as the main goal of human life, and hence as the main goal of political development, rather than Materialism and Hedonism. He states that the Western model of materialistic development tries to establish a corporal political development that rejects traditions and religion, and attempts to fulfill a humanistic development with secular features where God is not at the center. On the other hand, Imam Khomeini tried to present his transcendental model of political development in which God rules. He brings up the fulfillment of monotheism as the highest goal in political development.
Machine summary:
حضرت امام دارای یک نگرش تک بعدی به انسان نیست و آنگونه که قبل از این نیز بیان شد، ایشان به کلیه نیازهای دنیوی و معنوی او نظر دارد و معتقد است باید برای آنها برنامهریزی شود، منتها هدف غایی تمام این حرکتهای مادی و معنوی، کسب سعادت و موحد شدن و عروج به عالم غیب است.
(امام خمینی، صحیفه انقلاب: 33 و 34) حضرت امام، ضمن تأکید بر دوری حکومتها از هدفگذاری دنیایی برای توسعه سیاسی، گوشزد میکنند که در عین حال میبایست برای تمام ساحات مورد نیاز انسان برنامهریزی وجود داشته باشد و اسلام و حکومت اسلامی این چنین ویژگی را دارد و این ویژگی یک مکتب توحیدی است که تمام شرایط لازم برای نیل افراد درون آن جامعه به سوی ایدۀ توحید را مهیا میکند.
5. دفع استعمار، وابستگی و قطع دست اجانب از نظام اسلامی حضرت امام با گوشزد کردن خطر استعمار و قدرت و تفکر شرق و غرب، یکی از اهداف میانی توسعه سیاسی را قطع و دفع نفوذ آنان میدانند و بیان میکنند که آنها برای نفوذ در کشورهایی مانند کشور ما، از هیچ عملی فروگذار نمیکنند؛ بنابراین، بایستی ذیل برنامههای توسعهای خود این خطر را در نظر داشته باشیم و از شاخصهایی بهره بگیریم تا خطر این نفوذ، رفع و دست چپاولگران قطع شود.