Abstract:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات تجربه خشونت در دوران کودکی، بر سلامت روان در دوران بزرگسالی انجام شد. در این مطالعه که در میان 101 نفر از دانشجویان کارشناسی و پزشکی دانشگاه تهران، شامل 40 دختر و 61 پسر انجام شد، سلامت روان آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) و تجربه خشونت با استفاده از پرسشنامه خشونت خانوادگی سنجیده شد. سپس داده های پژوهش از طریق روش مقایسه میانگین ها، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، با استفاده از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل شد. تجربه خشونت در دوران کودکی میزان اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی آزمودنی ها را افزایش و سلامت روان آزمودنی ها را کاهش می دهد. همچنین بین نوع خشونت تجربه شده، به لحاظ روانی یا جسمانی بودن، با میزان اضطراب، افسردگی، اختلال در عملکرد اجتماعی و سلامت روان رابطه وجود داشت. همچنین بین تجربه خشونت و نوع آن با نشانه های جسمانی رابطه ای مشاهده نشد. به جز نتایج به دست آمده درباره نشانه های جسمانی سایر یافته های پژوهش با یافته های حاصل از مطالعات انجام شده در سایر فرهنگ ها همخوانی داشت.
Machine summary:
"retrospective report &%02410VRMG024G% بزرگسالی نشان داده که 20-40 درصد از بزرگسالان در دوران کودکی شاهد خشونت درخانوادههای خود بودهاند(میکر1و همکاران،1998).
(به تصویر صفحه مراجعه شود)نتایج جدول 3 نشان میدهد که مقدار F به دست آمده(6/28)به لحاظ آماری معنادارمیباشد این به معنای آن است که بین نمرههای اضطراب دانشجویان براساس نوع خشونتتجربه شده تفاوت معنادار وجود دارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)نتایج جدول 4 نشان میدهد که مقدار F به دست آمده(6/21)به لحاظ آماری معنادارمیباشد؛به این معنی که میانگین نمرههای دانشجویان در مؤلفه"اختلال در عملکرد اجتماعی"با توجه به خشونت تجربه شده در دوران کودکی با یکدیگر متفاوت میباشد و این تفاوت بهلحاظ آماری معنادار است.
بررسی میانگینها به صورت دوبهدو با استفاده از آزمون تعقیبی شفه نشان داد که از میاندانشجویان میانگین نمرههای افسردگی آن عده که تجربه خشونت فیزیکی را در دوران کودکیگزارش کردهاند M 20/30 در مقایسه با گروهی از دانشجویانی که تجربه خشونت دردوران کودکی را گزارش نکردهاند 5/23 M )یا آنهایی که فقط تجربه خشونت از نوع روانیرا گزارش کردهاند 9/73 M ،به صورت معناداری بالاتر بوده است.
مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون تعقیبی شفه نشان داد که میانگین نمرههای کلیاختلالات روانی در دانشجویانی که تجربه خشونت فیزیکی را در دوران کودکی گزارشکردهاند(60/62 M )در مقایسه با سایر گروهها به صورت معناداری بالاتر بوده است.
Long-term psychological consequences in women of witnessing parental physical conflict and experiencing abuse in childhood,Journal of Interpersonal Violence,13,574-589 McCauley,J.
Long-term physical and mental health consequences of childhood physical abuse: Results from a large population-based sample of men and woman,Child Abuse & Neglect,31,517-530."