Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی در میان مدیران مدارس شهرستان بابلسر انجام شد. روش اجرای تحقیق توصیفی (همبستگی ) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و معلمان مدارس متوسطه شهرستان بابلسر بودند. به دلیل محدویت جامعه کلیه مدیران به روش سرشماری در تحقیق مشارکت داده شدند. نمونه گیری از جامعه معلمان به روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار مورد استفاده دو پرسشنامه اخلاق سازمانی با ضریب پایایی 87/0 و پرسشنامه اثربخشی سازمانی با ضریب پایایی 91/0 بود . اخلاق سازمانی در این پژوهش به عنوان متغیر پیش بین و اثربخشی سازمانی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد . داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، u من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. بین خود مداری سازمانی و اثربخشی سازمانی رابطه معناداری مشاهده نشد . اما بین هر کدام از مولفه ها ی خیر اندیشی و پایبندی به اصول اخلاقی با اثربخشی سازمانی رابطه مثبت حاصل شد. یافته های جانبی بدست آمده در این پژوهش حاکی از این است که بین ادراکات کارکنان از وضعیت اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد.
Machine summary:
"برپایه نکات یادشده مسئله اصلی تحقیق این است که مشخص شود آیا بین اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی مدیران مدارس شهرستان بابلسر ارتباط معناداری وجود دارد؟ مرور پیشینه تحقیقاتی که در راستای بهبود کیفیت مدارس انجام گرفتهاند حاکی از آن است که عوامل زیادی بر پیشرفت آموزشی تاثیر دارند که یکی از آنها اخلاق سازمانی است: کانر{o2o}(2006)در پژوهشی با عنوان"ارزیابی اخلاقیات سازمانی؛برآورد اختلافها یا شکافها"ارزیابی دقیق بینش اخلاقی و همکاری میان عناص گوناگون را در سازمان مورد بررسی و کاوش قرار داد.
مطابق با نتایج آماری بدست آمده از آزمون این فرضیه،با اطمینان 99 درصد میتوان گفت که بین اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی مدارس شهرستان بابلسر رابطه معنادار وجود دارد..
O?<p بحث و نتیجهگیری در پی یافتههای بدست آمده از تحقیق حاضر مشخص شد که بین اخلاق سازمانی و اثربخشی سازمانی مدیران مدارس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
در توجیه رابطه موجود بین خیراندیشی و اثربخشی سازمانی باید گفت نظر به اینکه خیراندیشی یکی از مولفههای اخلاق سازمانی است و اگر جو اخلاقی در سازمان عادلانه و منصفانه باشد بینش کارکنان هم آن را تصدیق نماید این امر موجب افزایش اثربخشی آنها خواهد شد و اساسا گرایش انسان به سوی کمال است و فطرت سلیم عدالت را میپسندد و با دیدن نتایج عدالت خشنود خواهد شد و در محیط کار این مسئله جلوه آشکار و روشنی دارد،لذا وجود این رابطه چندان هم دور از انتظار نیست و این با نتایج تحقیق عطاریان(1386)مطابقت دارد."