Abstract:
توسعه اقتصادی در دهه های اخیر به عنوان آرمانی بی بدیل، همواره دل مشغولی های فراوانی برای جوامع بشری به ویژه جوامع در حال توسعه پدید آورده است، به گونه ای که همه متقاعد شدند که برای دستیابی به آن، نباید از صرف منابع عظیم انسانی و مادی در این کشورها دریغ ورزید. بی تردید عامل های بسیار گسترده ای در سطوح گوناگون بر تحقق توسعه اقتصادی نقش آفرینی می کنند؛ اما در این میان، عامل هایی که می توانند عامل های دیگر را متاثر سازند اهمیت بیش تری دارند. فرهنگ و عامل های فرهنگی به جهت ارتباطات وسیع و تنگاتنگ با انسان به عنوان عامل، محرک، محور و هدف غایی توسعه از یک سو و اثرگذاری بر عامل های دیگر از سوی دیگر، می تواند نقش حساسی را در روند تحقق توسعه ایفا کند. در بسیاری از جوامع اسلامی بخش قابل توجهی از فرهنگ اسلامی در قالب فرهنگ های آرمانی قرار می گیرند و به صورت فرهنگ واقعی ظهور نیافته است. از این رو کوشش برای واقعی کردن فرهنگ آرمانی اهمیت به سزایی دارد. مقاله پیش رو به منظور برداشتن گامی موثر در جهت تبدیل فرهنگ آرمانی اسلام به فرهنگ واقعی به روش توصیفی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع معتبر موجود در اثبات این فرضیه کوشیده است که «بدون تغییر فرهنگ واقعی، امکان توسعه اقتصادی فراهم نمی شود و چنانکه فرهنگ آرمانی اسلامی واقعی شود می تواند بسترهای مناسب توسعه اقتصادی را در جامعه اسلامی فراهم آورد».
As an unmatched desire، economic development، in recent decades، has always been a concern for human societies; the developing ones in particular. It made everyone believe that in order to achieve it the great human and material resources of these countries must be utilized. There is no doubt that numerous factors، in different levels، play a role in the achievement of economic development. However، in the middle of all this، the factors that can influence other factors carry more importance. Human culture and factors related with it، have a wide and close connection with human being; as a factor، a motivator، basis، and ultimate goal of development. On the other hand، it also has an influence on other factors. Keeping these two aspects in view، they can play a crucial role in the process of development. In many Islamic societies، a credible part of Islamic culture is looked at as one of the ideal cultures and has not appeared in the form of real culture. Therefore، efforts to realize the ideal culture are very important. In order to take some initial steps، the current article، while using a descriptive and content analysis approach and utilizing reliable available sources، has strived to prove the hypothesis that: “Without changing the real culture، economic development will not become possible and when the ideal Islamic culture becomes a reality، it can provide appropriate grounds for economic development in an Islamic society”.
Machine summary:
اگر از همان ابتدا در کنار عاملهای اقتصادی در درون جوامع،عاملهای فرهنگی نیزمورد توجه قرار گیرد و ارزشهای پیشبرنده توسعه در جامعه تقویت شود و با نگاهیدقیق و موشکافانه تحول ارزشی در دستور کار قرار گیرد و با القای ارزشهای مناسب درآموزش و پرورش و آموزش عالی و تمام دستگاههای تبلیغاتی کشور همراه با نهادینه کردنآن ارزشها در نظام اجرایی کشورها به این مهم همت گمارند،شاهد شکاف نامتناسبیمیان فرهنگ واقعی حاکم برجامعه و فرهنگ آرمانی نخواهیم بود.
بیتردید در صورت تحقق این فرهنگ کار وکوشش است که توسعه اقتصادی امکان بیشتری برای تحقق خواهد یافت زیرا بدون کارو کوشش و تحمل سختیهای راه،دستیابی به توسعه اقتصادی امری ناممکن و دستنیافتنیخواهد بود.
بیگمان با توجه به شکوفایی و گسترش اشکال نوین رسانهای از جمله ظهورشبکههای اینترنتی و ماهوارهای که میتواند تغییرهای قابل توجهی را برهنجارهای فرهنگی،آداب و رسوم اخلاقی جامعه از خود برجا گذارد و در سطح کلان نیز شکاف بین فرهنگآرمانی و فرهنگ واقعی را بیشتر کند،کار تثبیت و تغییر فرهنگی را در درون جامعهسختتر خواهد کرد.
از اینرو با سادهانکاری،حذف و ندیدن عنصرهای مؤثر نمیتواندرصدد تحول فرهنگی برآمد؛اما با این وجود به طور کلی فرایند شکلگیری،تثبیت یاتبدیل فرهنگ آرمانی در جامعه و رسیدن به شاخصههای فرهنگی اثرگذار برتوسعهاقتصادی،از عاملهای متعددی تأثیر میپذیرد که عمدهترین آنها به قرار ذیل است: 1.
فرهنگ سختکوشی در ژاپنیها و آلمانیها بعد از جنگجهانی و فرهنگ قناعت در چینیها از مواردی است که مجموعه حاکمیت در تکوین و گسترشآن فرهنگها بیتأثیر نبودند،فرهنگهایی که سبب شود این کشورها به قدرت اقتصادی تبدیل شوند؛بنابراین با توجه به غنای فرهنگی اسلام چنانکه در آیهها و روایتهای پیشگفته آمدهاست،میتوان با تمرکز برعملیاتی کردن این ارزشها روند توسعه اقتصادی را سریعتر کرد.