Abstract:
عریضه نویسی، از دیرباز بخشی از خرده رفتار سیاسی و اجتماعی ایرانیان بوده است، تا آن جا که می توان از آن به عنوان بخشی از فرهنگ ملی ایرانیان یاد کرد. چنین فرهنگی، چه پیش از ورود اسلام و چه پس از آن مرسوم بوده است، به گونه ای که نهاد حکومت در طول دوران میانه و سده های پس از آن، با برپایی دیوان مظالم، فرهنگ عریضه نویسی را تایید می کرد. مواجهه با تمدن غرب در دوره قاجار، هر چند گسست های عمیقی بر فرهنگ و تمدن ما وارد آورد، اما در فرهنگ عریضه نویسی نه تنها گسستی رخ نداد، بلکه با گسترش وسایل ارتباط جمعی همچون روزنامه و ایجاد نهادهای جدیدی همچون دارالشورای کبرای سلطنتی و وزارتخانه ها، این فرهنگ تدوام یافت و فراگیر شد. پس از جنبش مشروطه و تاسیس مجلس شورای ملی، فرهنگ عریضه نویسی به جریانی مسلط نه تنها برای دادخواهی که برای رتق و فتق تمامی امور و مشکلات روزمره افراد فرو دست جامعه درآمد و با تشکیل کمیسیون عرایض در مجلس شورای ملی، رسیدگی به عرایض مردمی، به یکی از کارکردهای اصلی نهاد قانونگذاری در ایران تبدیل گردید. هر چند چنین کارکردی به دلایلی از کج فهمی نسبت به نهاد قانونگذاری نشئت گرفته بود، اما باعث شد امروزه منبع مطالعاتی بسیار بکری به نام «اسناد عرایض» در حوزه تاریخ اجتماعی برای تاریخ پژوهان به وجود آید. یافته های این پژوهش، برخی از علل کج فهمی از نهاد قانونگذاری را در این دست از اسناد نشان داده و با مقایسه تطبیقی عرایض در دوره مجلس شورای ملی با دوره پیش از تشکیل قوه مقننه بویژه در دوره ناصری، فهم مردم را از نهاد قانونگذاری، مورد بررسی قرار می دهد. همچنین ارایه تقسیم بندی جدیدی از محتوای این اسناد و توجه به دیگر ویژگی آن ها، بخش های دیگری از مقاله حاضر خواهد بود. در پایان، سعی خواهد شد جایگاه و اهمیت این اسناد در مطالعات تاریخ اجتماعی و تاریخ فرودستان، با ارایه اسنادی در این خصوص واکاوی شود.
Machine summary:
"اما تغییراتی در صورت عریضهنویسی دورۀ قاجار پیشامشروطه به وجود آمده بودکه بسیار حائز اهمیت است؛نخست آنکه با ایجاد نهادهای نوینی چون وزارتخانهها براینخستین بار در ایران و تشکیل دارالشورای کبرای سلطنتی در محرم 1275 ق(آدمیت،1385،ص54)-که به نحوی مقدمۀ تشکیل مجلس شورای ملی نیز بود-دیوانسالاری متحولگشت؛رشد دیوانسالاری،بیتردید در کمیت و کیفیت عرایض تأثیر چشمگیری داشت.
بیتردید این عرایض-کهاغلب برای رسیدگی به صدر اعظم،امین السلطان،ارجاع شدهاند-با دارالشورای کبرایسلطنتی،بیارتباط نیست (به تصویر صفحه مراجعه شود)سند شمارۀ 1 شکایت اولاد محمد شفیع میرزا ازحاجی آقا محمد شاهزاده عبد العظیمیمبنی بر تصرف عدوانی ملکموقوفۀ اجدادی آنها و نپرداختنحق التولیۀ آن ملک؛نسخۀخطی«عرایضی که اشخاص بهناصر الدین شاه نوشتهاند»،محلنگهداری:کتابخانه و موزۀ ملک،شمارۀ ثبت 5666،ص 26.
1مسئلۀ حائز اهمیت،این است که چه دلیلی سبب شدتا مجلس به عنوان نهاد جدید قانونگذاری،چنین جایگاهی بیابد؟درواقع سؤال این است کهمجلسی که قرار بود قوۀ قانونگذاری باشد،چرا میباید در مقام رسیدگی به عرایض مردمیبر بیاید که به نظر وظیفۀ دستگاه قضائی(عدلیه)در هر کشور است؟پاسخ به این پرسش باپیچیدگیهای زیادی همراه است و از آنجا که کشورهائی چون ایران،در دستیابی به پارلمانو وضع قوانین جدید،از کشورهای پایهگذار پارلمان تبعیت کردهاند،به عنوان مقدمۀ پاسخبه این پرسش،بایسته است تجربۀ چنین کشورهائی در این باره بررسی شود.
به گفتۀ سید علی ریاض،نایب رئیسکمیسیون عرایض مجلس(کمیسیوناصل 90)در هفتمین دورۀ تقنینیۀ مجلسشورای اسلامی(1383-1387 خورشیدی)،25000 شکایت به آن کمیسیون ارسالشده که 13500 شکایت در صلاحیتکمیسیون تشخیص داده شده بود و اینکمیسیون برای رسیدگی به این شکایات،5273 مکاتبه انجام داده است."