Abstract:
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاریهای میانرشتهای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشتههای دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیتهای لازم برای مواجهه با تحولات مذکور بازبماند و با چالشهای تازهای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورتهای آموزش عالی در حال حاضر، پرورش مهارتهای میانرشتهای در هر دو زمینه آموزشی و پژوهشی است. در این مقاله، با مروری بر مفاهیم رشتههای تحصیلی و میانرشتگی در آموزش عالی، بر ضرورت پرورش تفکر میانرشتهای به عنوان پیشنیاز هر گونه فعالیت میانرشتهای تاکید شده است. در ادامه، با شرح و توصیف رویکرد «یادگیری مسئلهمحور» این اندیشه مطرح شده است که این رویکرد نوین آموزشی قابلیت فراوانی برای پرورش مهارتهای میانرشتهای دارد. در پایان، الگوی خاصی از یادگیری مسئلهمحور با عنوان « الگوی حل مسئله میانرشتهای» به عنوان الگویی کاربردی برای رشتهها و مقاطع مختلف تحصیلی به اجمال، معرفی شده است.
Machine summary:
"در حالی که هماکنون،دو عامل نیازهای زیستی و اجتماعی بشر،و پیشرفت فناوری در جهان بهعنوان عوامل اصلی توسعۀ همکاریهای بینرشتهای عمل میکند،این پرسش مطرح شده استکه مسئولیت و کارکرد آموزش عالی در قبال رشد فزایندۀ دانش و پژوهش میانرشتهای چیست وچگونه میتوان ظرفیتهای متناسب با چنین نیازهایی را ایجاد کرد؟ قصد این مقاله پرداختن به این ضرورت است که توسعۀ علوم و پژوهشهای میانرشتهای پیشو بیش از هر چیز،مستلزم پرورش تفکر میانرشتهای است و به این منظور،یادگیری مسئلهمحور{P2P}و الگوی خاصی از آن به عنوان پیشنهادی مؤثر و کاربردی ارائه شده است.
در پی این هدف،درسه بخش مقالۀ حاضر،ابتدا نگاه کوتاهی خواهیم داشت به زمینههای تغییر دیدگاهها نسبت بهرشتههای دانشگاهی از سنتی به میانرشتهای؛سپس در ضرورت بهرهگیری از قابلیتهای یادگیریمسئلهمحور،این دیدگاه نوین آموزشی و مبانی آن به اجمال توصیف شده و در بخش آخر،الگوییخاص از یادگیری مسئلهمحور با عنوان«الگوی حل مسئلۀ میانرشتهای»{P3P}به عنوان یکی از راههایپرورش تفکر میانرشتهای ارائه شده است.
هدف از«حل مسئلۀ میانرشتهای»با رویکرد یادگیریمسئلهمحور این است که دانشجویان ملزم شوند تا مسائل واقعی را از نزدیک درک کنند،عللبنیادی آنها را تحلیل کنند،مهارتهای تفکر انتقادی را بیاموزند،دانش نظری خود را در زمینهایواقعی به کار گیرند،و در نهایت،مشکلات شخصی در حین کار تجربه و مهارتهای ارتباطی راتمرین کنند.
از آنجا که قصد این مقاله،ارائۀ الگویی عملی برای اجرای چنین برنامههایی نیست،بلکهبیشتر فرایندی ذهنی مد نظر است که موجب پرورش مهارتهای حل مسئلۀ میانرشتهای میشود،شرح کامل الگو به مقالهای مستقل موکول میشود و در اینجا،در راستای هدف مقاله،به مراحلحل مسئلۀ میان رشتهای اشاره میشود."