Abstract:
اخلاقیات مجموعهای از ارزشها و بایدها و نبایدهاست که نقش مهمی در مدیریت اثربخش سازمانها ایفا میکند. اخلاق در فرهنگهای غرب رویکردهای مختلفی دارد و غالبا اصول اخلاق سازمانی براساس دنیاگرایی و منافع مادی تعریف میشود. از طرفی در مکاتب اسلامی و بهطور خاص مکتب علوی، اخلاق حقیقی، نشانه رشد وجودی و کمال انسان و متمایز از دیدگاههای مکاتب غربی است. این مقاله در صدد است ضمن ارائه تصویری از الگوی اخلاق سازمانی در غرب و مکتب علوی، به مقایسه تطبیقی آنها پرداخته و به تحلیل محتوای هریک و اختلافات موجود در بین آنها بپردازد.
Moralities as a set of values play a considerable part in effective management of organizations. Ethical climate and its effect on using IT in organizations in western cultures morality has been considered based only on worldly interest. Yet in Islamic teachings, particularly in Alavi school, true morality has been taken as a sign for human perfection, and Imam Ali`s short government is considered as an eternal symbol for managers in Muslim community. In this paper, the models of the two types of management have been studied comparatively.
Machine summary:
ردیف شاخص طبقه شاخص درونسازمانی برونسازمانی کارگزاران مدیران 1 بهبود دانش و مهارت حرفهای جهت بهبود عملکرد نسبت به ارائه خدمت به مشتری ( 2 کمک به نیروی کار تازهوارد برای دستیابی به شایستگی لازم در زمینه شغل خود ( 3 اولویت در اهداف سازمانی نسبت به اهداف فردی ( 4 صیانت از اطلاعات محرمانه مربوط به همکاران و تأمینکنندگان ( 5 پرهیز از سوءاستفاده از روابط با مشتری و همکاران ( 6 حمایت از تعهد به قوانین و مقررات درونسازمانی ( 7 آگاهی از اصول اخلاقی تعیینشده از سوی سازمانهای حرفهای ارائهدهنده خدمات بشردوستانه ( 8 ارزشدادن به حق اختیار، آزادی و انتخاب زیردستان ( 9 رعایت حقوق رقبا ( 10 احترام به تنوع فرهنگی و ارزشهای گوناگون نیروی کار همراه با احترام و صداقت در برخورد با آنان ( 11 تلاش برای دستیابی به رفاه مشتری ( 12 برخورد منصفانه، وفاداری و صداقت با مشتری ( 13 حفاظت از اطلاعات شخصی و محرمانه مشتریان ( جدول شماره 3.
شاخصهای اخلاق فردی و رفتاری در نهجالبلاغه اخلاقمدارانه علی× درباره مدیریت، مشخص میکند که چنانچه رهبران، مدیران و زمامداران جامعه بهدرستی تربیت نشوند و در مسند امور قرار نگیرند و راه و روش صحیح حکومتداری و مدیریت را نیاموزند، مردم آن جامعه هرگز روی صلاح و اصلاح را نخواهند دید.