Abstract:
تصمیمات دادگاه در هر یک از مقاطع دادرسی تا خاتمه آن تا حدودی نقطه نظرات دادگاه و نگرش او را نسبت به ادعاها و دفاعیات طرفین دعوا نشان می دهد. وقتی دادرسی به پایان می رسد، دادگاه تصمیم قاطع خویش را در قالب رای صادر و به تناسب نوع خواسته و جریان دادرسی و اقدامات طرفین، یکی از دو عنوان قرار و حکم را بر آن می نشاند. هر یک از قرار و حکم دادگاه دارای موضوع و یا موضوعاتی است که باید در جای درست خود به کار رود. زیرا اشتباه در انتخاب آن بر حقوق طرفین تاثیری بسزا خواهد گذاشت. اینک با ارائه دو نمونه از آراء دادگاهها، به نقد آن خواهیم نشست.
The decisions of the court of justice at any levels of proceeding up to its termination، to some extend indicate the viewpoints of the court and its approach towards the claims and the defenses of the parties to lawsuit. When the trial ends، the court declares its decisive resolution within the framework of a judgment، and in proportion to the type of claim object and the course of trial proceeding and the litigants actions، it places one of the two titles of judgment and order on it. Each order and judgment of the court is of a subject that must be used in its proper place; because a mistake in its selection may have an important impact on law of the litigants. Presenting two samples of awards، we will criticize them.
Machine summary:
"در پرونده دوم مورد بررسی،دادگاه تجدیدنظر دعوی مطروحه را به این اعتبار که خوانده مزبور مالکیتی(رسمی)در ملک مزبور نداشته متوجه وی ندانسته و در نتیجه با همین استدلال نیز با تغییر حکم رد دعوا به قرار رد دعوا،رای تجدیدنظر خواسته را اصلاح و مآلا آن را تأیید کرد،که به نظر،استدلالی ناموجه و بدعتی نادرست در نظام اقامه دعوا و دادرسی است؛چون ید مالکانه و حقوق عینی خواهان بر آپارتمان مورد خریداری،ناشی از معامله و تملیکی است که از سوی خریدار اول به وی انجام شده و مادام که خواهان نتواند انتقال مورد معامله از مالک رسمی به خریدار اول و همچنین انتقال قانونی از خریدار اول به خود را اثبات کند، امکان طرفیت قرار دادن مالک رسمی در چنین دعوایی و الزام او به تنظیم سند رسمی انتقال متعذر خواهد بود؛برای امکان استماع و توجه دعوا به مالک رسمی،خواهان باید دعوی را به طرفیت هر دو شخص(مالک رسمی و خریدار اول)اقامه کند(نهرینی،1387،ص 175 و 176).
چه قرارهای قاطع دعوا اساسا و در تمامی موارد از حیث نتیجه،متضمن رد شکلی دعوی خواهان مانند قرار رد دعوا،عدم استماع دعوا و رد دادخواست است و چنانچه دادگاه تجدیدنظر یا دیوانعالی کشور بتواند راسا عنوان رأی را از قرار به حکم تبدیل و سپس با تغییر جدید یعنی در باب حکم بر بیحقی و یا حتی حکم بر رد دعوا یا حکم بر عدم استماع دعوا،وارد رسیدگی به آن شود و آن را تأیید نماید،درواقع رایی قطعی و یا نهایی صادر شده که هم راجع به ماهیت دعوا است و هم قاطع آن."