Abstract:
هدف این مقاله، بررسی تربیت اجتماعی از دیدگاه فردگرایان و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی است. علامه طباطبایی در تربیت اجتماعی به هر دو بعد فردی و اجتماعی انسان توجه دارد. به باور وی بین فرد و جامعه ارتباط انکارناپذیری هست. این در حالی است که طرفداران رویکرد اصالت فرد با توجه افراطی و یکجانبه به فرد از اهمیت جامعه غافل مانده اند. هر یک از این دو دیدگاه دلالتهای خاصی در تربیت اجتماعی دارند. تربیت اجتماعی مد نظر علامه دارای ویژگیهایی چون تاکید بر اصلاح وضعیت جامعه، تربیت شغلی و عمومی، تفکر اجتماعی، دینگرایی، اراده و اختیار و تربیت برای زندگی در جامعه جهانی است. این موارد می تواند به عنوان شاخصهایی برای نقد تربیت اجتماعی فردگرایانه مورد استفاده قرار بگیرد. بدین منظور این مقاله از روش تحلیلی – اسنادی بهره می گیرد. نتایج، نشانگر این است که با وجود برخی از مشترکات در این دو دیدگاه، علامه به دلیل توجه همزمان به فرد و جامعه دید غنی تر و همه جانبه تری نسبت به تربیت اجتماعی دارد.
Machine summary:
"پس انسان در این رویکرد طبیعتا اجتماعی است نه اینکه جامعه را به عنوان امری عارضی و ثانویه برای حفظ حقوق فردی خود تشکیل دهد با وجود این،هنوز فرد اهمیت بیشتری نسبت به جامعه دارد و شخصیتش در آن منحل نمیشود.
همچنین از آنجا که افراد باید قادر به برقراری روابط با یکدیگر باشند،هدف تربیت اجتماعی این است که شخصیتی متعادل در افراد به وجود آورد تا آنها بتوانند با جامعه متحول امروزی انطباق و سازگاری یابند و برای پاسخگویی به نیازهای آن آماده شوند (کاردان،1381:248)در ضمن،اهمیت آزادی در این رویکرد،ایجاب میکند که در تربیت اجتماعی از اعمال هرگونه محدودیت و فشار بر ذهن و جسم افراد پرهیز شود تا همه بتوانند مواد ذهنی را از تجربههای مشترک جامعه دریافت کنند و هر کس به طور مستقل این مواد را با هم بیامیزد و به صورت فکر درآورد(دیوئی، 1339:204).
اما همچنین باید توجه داشت که برخلاف نظر رویکرد ارتباط بین فردی،کار اصلی تربیت اجتماعی ایجاد ارتباط بین افراد و یادگیری و تکامل از این طریق(دیوئی،1339:13-8)نیست؛چرا که ارتباط تنها عاملی برای حفظ و تقویت اتحاد و رفع اختلافات است و موجودیت افراد در آن خلاصه نمیشود؛چنانکه علامه اعتقاد دارد فرد در جامعه میتواند ویژگیهای خاص خود را داشته باشد(طباطبایی،1386،ج 4:699)بدون اینکه تحت تأثیر روابط قرار بگیرد.
توجه به دین در تربیت اجتماعی اولا اساسی برای تعدیل عقل و رأی افراد جامعه است؛چرا که عقل و رأی(که در دیدگاه اصالت فرد اهمیت زیادی دارد)به تنهایی ممکن است در تشخیص حقیقت اشتباه کنند."