Abstract:
تعمیم مفاهیم مطرحشده در آیات قرآن و تطبیق آن بر مصادیق نوپیدا، از دغدغههای اساسی بزرگان اسلام و اندیشمندان مسلمان است. اصطلاح جری و تطبیق یکی از ابزارهای تحقق این هدف والا محسوب میشود. هرچند از دیرباز توجه و نگاه پژوهشگران معطوف به جری و تطبیق بوده است اما در بیشتر موارد کلی و اجمالی است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانهای و اسنادی است که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و میکوشد تا با دقت، ابعاد مختلف این قاعدة تفسیری را بررسی و نیز نمونههای به کارگیری آن را در سیرة معصومان علیهم السّلام گزارش، تبویب و تحلیل نماید.
Generalizing the concepts that have been raised in the verses of the Quran and their conformity on the new examples are one of the basic concerns of the Muslim scholars. The term “application” and “adaption” are regarded as one of instruments of the fulfilling of this noble objective. Although the attention of the researchers has long been focused on the application and adaptation، in most cases they are general and brief. This writing is a documentary and library research that has been done in an analyticdescriptive way and attempts to study the various aspects of this interpretive rule carefully and accounts and analyzes their applied examples in the life of Innocents (AS). Some of the most important kinds of applications in the life of Ahl-al-Bayt are as follows; representing the position of high Innocents (AS)، assessment of deviated and misguided، analysis and critique of social conditions and the occult news.
Machine summary:
"به عنوان نمونه میتوان به فرمایش امام علی( در نبرد جمل اشاره نمود که با صدای رسا این آیه را تلاوت فرمودند: ( وإن نکثوا أیمانهم من بعد عهدهم وطعنوا فی دینکم فقاتلوا أئمة الکفر إنهم لا أیمان لهم لعلهم ینتهون( (توبه/ 12)، سپس سوگند یاد نمودند که طلحه و زبیر رهبران گمراهپیشه و مصداق این آیه هستند (نوری، 1408: 11/64).
از این واضحتر سخن برخی عالمان است که ضمن استناد به روایات جری و تطبیق بر استمرار پیام قرآن در تمام اعصار تأکید و آن را قابل انطباق بر مصادیق نوپیدا دانستهاند.
این استاد ارجمند ضمن یکی دانستن تأویل با جری و تطبیق چنین نگاشتهاند: تأویل مفهوم عامی است که از آیه برداشت میشود و قابل انطباق بر جریانهای مشابه است (1375: 66).
هرچند سخن استاد معرفت فی حد نفسه درست بوده و مفاهیم عام قرآنی بر جریانهای مشابه قابل انطباق است، اما بر استناد چه دلیلی میتوان این ویژگی را با تأویل یکی دانست؟ چنین به نظر میرسد که تعریف ایشان با معنای لغوی و نیز تعریف اصطلاحی ذکرشده برای تأویل ناسازگار است.
پیوند سیرة اهل بیت( با سیرة انبیا( موارد پرشماری از جری و تطبیق آیات قرآن از سوی اهل بیت( ، ناظر به سیرة پیامبران الهی مانند حضرت نوح( ، حضرت موسی( و بیش از همه رسول اکرم( است و این خود گویای جایگاه رفیع ایشان و پیوند ناگسستنی آن با سیرة انبیای بزرگ( میباشد.
هرچند این آیه سبب نزول خاص دارد ـ و گفته شده که دربارة طایفهای از یهود نازل شدهـ اما ملاک موجود در آن عام و قابل انطباق بر موارد مشابه است."