Abstract:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی با دو مولفه از سلامت روانی به نامهای سرسختی و شادکامی در دانشجویان بود. آزمودنیها 200 نفر (104 زن و 96 مرد) از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند. ابزارهای استفاده شده در تحقیق حاضر «پرسشنامه جهت گیری مذهبی» آلپورت (1963)، «پیمایش زمینه یابی دیدگاههای شخصی» کوباسا (1987) و «سیاهه شادکامی آکسفورد» (1989)، بودند. بر اساس یافته های به دست آمده در این پژوهش افراد دارای جهت گیری مذهب درونی نسبت به افراد دارای جهت گیری مذهب بیرونی از سرسختی و شادکامی بیشتری برخوردار بودند، همچنین بین جهت گیری های مذهب درونی و بیرونی و سرسختی و مولفه های آن (تعهد، مهار و مبارزه جویی) و شادکامی رابطه وجود داشت. یافته ها همچنین حاکی از آن بودند که افراد دارای جهت گیری مذهب درونی نسبت به افراد دارای جهت گیری مذهب بیرونی از تعهد، مهار و مبارزه جویی بیشتری برخوردار بودند. در کنار یافته های مربوط به فرضیه های اصلی یافته های دیگری نیز به دست آمد: زنان نسبت به مردان از «سرسختی» بیشتری برخوردار بودند. بین زنان و مردان از لحاظ «شادکامی» تفاوت معناداری وجود نداشت. «جنس» دارای نقش تعاملی در رابطه بین مذهب و شادکامی بود بدین صورت که مردان دارای مذهب درونی نسبت به زنان دارای مذهب درونی از شادکامی بیشتری برخوردار بودند و به طور معکوس نیز زنان دارای مذهب بیرونی نسبت به مردان دارای مذهب بیرونی از شادکامی بیشتری برخوردار بودند. ضمنا یافته هایی نیز در مورد دو گروه دیگر مذهبی یعنی غیرمذهبی نامتمایز و بیش مذهبی نامتمایز به دست آمد. گروه سوم یعنی گروه غیرمذهبی نامتمایز در هیچیک از متغیرهای سنجیده شده با افراد دارای مذهب درونی تفاوت نداشت.
Machine summary:
"(**)-کارشناس ارشد روانشناسی عمومی (***)-دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی،تهران &%04111YSRG041G% {IB«جنس»دارای نقش تعاملی در رابطۀ بین مذهب و شادکامی بود بدین صورت که مرداندارای مذهب درونی نسبت به زنان دارای مذهب درونی از شادکامی بیشتری برخورداربودند و به طور معکوس نیز زنان دارای مذهب بیرونی نسبت به مردان دارای مذهب بیرونیاز شادکامی بیشتری برخوردار بودند.
در یک بیان کلی در مورد جنس و عوامل مورد بررسی باید گفت که این احتمال وجود داردکه«مذهب درونی»و«سرسختی»در نمونۀ مورد بررسی،یعنی دانشجویان،در زنان بیشتر از مردانباشد ولیکن در مورد«شادکامی»طبق گفتههای دینر و مایرز(1995)،میتوان گفت که بین مردان وزنان تفاوت وجود ندارد البته طبق نظر آیزنگ(1990)،بایستی گفت که زنان بیشتر از مردانشادند زیرا این تحقیق بر روی دانشجویان،که یک قشر جوان هستند انجام شده است.
با توجه به مطالعات انجام شده(مانند فرنچ،جوزف1999؛فرانسیس،کاتز 2002)و گفتههای برخی از محققان(مانند جونز 2003؛ایرنشاو،1998)تنها مذهبی در ایجاد شادکامی مؤثر است که معنادهنده باشد و با در نظر گرفتن این امر که مذهبدرونی معنادهنده میباشد،میتوان گفت که افراد دارای جهتگیری مذهبی درونی نسبت بهافراد دارای جهتگیری مذهبی بیرونی از«شادکامی»بیشتری برخوردار هستند.
اما بر طبق دادههای آزمون شفه بین گروهاول و گروه سوم یعنی افراد دارای مذهب درونی با افراد غیرمذهبی نامتمایز با نمره تفاوتمیانگین 1/9480 تفاوت معناداری در سرسختی وجود ندارد ولیکن بین گروه اول و گروه چهارم&%04112YSRG041G% یعنی بین افراد دارای مذهب درونی و افراد بیش مذهبی نامتمایز با نمره تفاوت میانگین برابر با5/6322(0/011- p )،تفاوت معناداری در سرسختی وجود دارد."