Abstract:
سود نقش مهمی در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران ایفا می کند و سرمایه گذاران برای سهام شرکتی که دارای جریان سود هموار است حاضرند مبلغ بیشتری بپردازند، بنابراین مدیران اغلب از روشهایی که نوسانات سود را کاهش می دهد استفاده می کنند تا سود را هموارکنند.هدف اصلی این تحقیق بررسی کردن رابطه بین فروش، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه های عمومی اداری و فروش، در آمد ها و هزینه های عملیاتی و غیر عملیاتی و هزینه های مالی با هموارسازی سود در هفت فرضیه است. برای انجام این تحقیق 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره 1378 تا 1388 انتخاب شده اند. برای محاسبه اقلام تعهدی غیر اختیاری مدل تعدیل شده جونز و روش نتیجه به کار گرفته شده است. برای آزمون فرضیه ها نیز رگرسیون چند متغیره به کار برده شده است.نتایج بیان می کنند که شرکتهای هموارساز اقلام تعهدی بزرگتری دارند. هم چنین فروش، بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه های عمومی اداری و فروش و در آمد ها و هزینه های غیر عملیاتی بر هموارسازی سود تأثیر دارند، اما درآمد ها و هزینه های عملیاتی و هزینه های مالی هیچ تأثیری روی هموارسازی سود ندارند.
Machine summary:
"پور حیدری و افلاطونی(1385) با انجام تحقیقی تحت عنوان بررسی انگیزه های هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به این نتیجه رسیدند که هموارسازی سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری، توسط مدیران شرکتهای ایرانی صورت می گیرد و مالیات بر درآمد در فعالیتهای عملیاتی محرک اصلی برای هموار نمودن سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری است.
عارف منش و مهرانی(1387) در تحقیقی با عنوان بررسی هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پس از تفکیک شرکتها به دو گروه هموار ساز و غیر هموار ساز خصوصیات آنها را از لحاظ وجود فرصت و انگیزه برای هموار سازی سود در قالب سنجش شش فرضیه مورد آزمون قرار دادند و تأثیر اندازه شرکت، نسبت بدهی، عملکرد، میزان اقلام تعهدی و بازده را در هموار سازی سنجیدند.
از آنجا که بهای تمام شده کالا فروش رفته از اقلامی نظیر دستمزد، مواد، سربار، موجودی کالای و مواد و هزینه های جذب نشده در تولید تشکیل می شود و از آنجا که استقرار سیستم بهای تمام شده مناسب و دقیق در اکثر شرکت های وجود ندارد (با توجه به بند بهای تمام شده در گزارش حسابرسی اغلب شرکت ها) لذا بهای تمام شده از انعطاف پذیری مناسبی برخوردار بوده و می تواند ابزار مناسبی جهت هموارسازی سود باشد این نتیجه با یافته موسس (1987) که به بررسی تغییرات اقلام اختیاری حسابداری (از جمله تغییر در روش ارزیابی موجودی کالا تغییر در سیاست های اقلام هزینه ای/سرمایه ای) پرداخت سازگاری دارد."