برگی از متون: عدل و شرایط آن Literature and art

"خرقه‌ای در برش چو برگ نهال‌ وصله بر هم کشیده چندین سال‌ کاسه چوبین کلاه پشمینش‌ خاک بستر کلوخ بالینش‌ عارفش گفت کای به راه صواب‌ این سؤال مرا بگوی جواب‌ زین گروه از چه نیست غیر تو پیر یک کمان در میان این همه تیر!؟ گفت هست این قبیلهء دزدان‌ که ندارند ترس از یزدان‌ بهر دزدی روند بر سر ره‌ کشته گردند صدصد و ده ده‌ چون‌که آزار خلق شد فنشان‌ زان به پیری نمی‌رسند ایشان‌ زود میرند از تبهکاری‌ چه سفیدی است در سیه‌کاری‌ از بد افعالی است و نیست شکی‌ که به پیری نمی‌رسند یکی‌ تو یقین دان که هرکه بدعمل است‌ آفتاب گریوهء اجل است به نقل از کلمات علیه غرا،شرح منظوم کلمات امیر مؤمنان علی علیه السلام،تألیف‌ مکتبی شیرازی،مقدمه،تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی،مرکز نشر میراث مکتوب‌ برگی از متون‌ عدل و شرایط آن بدان که رسول-علیه السلام-گفته است که:ایمان مردم تمام‌ نگردد تا مسلمان دیگر را آن پسندد که خود را."