Abstract:
هدف از تدوین این مقاله، تبیین نزول نفس و سازگاری آن با نظریه جسمانیه الحدوث می باشد. از این رو ابتدا درباره نزول و حدوث نفس مطالبی بیان می گردد در ادامه مبحث خزائن الهی مطرح می گردد. در نهایت، بحث به آنجا می رسد که در عین حال که نفس در سیر تحول ماده به وجود می آید و به بدن تعلق می گیرد، با نزول آن از عالم ملکوت منافاتی ندارد، زیرا نزول بیانگر وجود ملکوتی نفس می باشد که غیر از وجود طبیعی آن است. در یک نگاه کلی، همه موجودات طبیعی علاوه بر وجود طبیعی، یک وجود ملکوتی دارند که وجود طبیعی، رقیقه آن محسوب می شود.
In the paper، it is intended to explain descending of the soul and appearance of the soul as two harmonious aspects of the same theory in Sadra`s philosophical psychology. Therefore، descending of the soul، appearance of the soul and Divine sources of the truths have been described. It، then، is proved that the descending and appearance are in agreement. Since، one aspect lies in the corporeal nature of the soul and the other، in its divine origin. Finally it has been stated that all corporeal beings can be known of two aspects: the main and the lower grade.
Machine summary:
"نزول و حدوث نفس اگر این مطلب را قبول کنیم که شخصیت و بعد اصلی وجود انسان نفس و روح او است، این سؤال پیش میآید که مبدأ نفس انسانی کجاست؟ آیا نفس قبل از تعلق به بدن در عالم دیگری وجود داشته و از آنجا به این عالم تنزل نموده است؟ یا از همین عالم مادی سرچشمه گرفته، ترقی و تکامل نموده و به یک موجود مجرد تبدیل گشته است؟ در این زمینه از طرف عرفا و شعرا و فلاسفه و صاحبان ادیان نظریات مختلفی مطرح شده است که قبل از طرح سخنان عرفا و فلاسفه باید به منبع اصیل دینی یعنی قرآن کریم رجوع نمود و به این ریسمان محکم الهی تمسک جست و از آن استمداد کرد.
دقت و تدبیر در این آیه راهکار خوبی را در توضیح تعامل نظریه هبوط نفس و جسمانیةالحدوث بودن آن ارایه میدهد و آن عبارت است از حضور اشیاء به وسیله قدر و اصلی که قبل از شمول و احاطه قدر داشتهاند، زیرا ظاهر جمله «و ان من شیء» با در نظر داشتن عمومیتش که از سیاق نفی استفاده میشود، این است که هر موجودی قبل از شهود در مرحله قدر، در خزائن الهی وجود داشته و از آن خزائن، بعد از تقدیر، نزول نموده و تعین پیدا کرده است، مگر چیزهایی که سیاق آیه آن را استثناء کرده است و آن عبارت از موجودی است که مشمول کلمه «نا» و کلمه «عند» و کلمه «خزائن» بوده باشد."