Abstract:
یکی از مباحث مهم دینپژوهی، دین و معنای زندگی است. بسیاری کسان از منظرهای مختلف به این موضوع نگریستهاند؛ از جمله ماکس وبر. از نظر وبر مهمترین ویژگی حیات انسان معناداری آن است. از همینرو، تفاوت انسان با حیوانات و تفاوت جهان انسانی با جهان طبیعی در معنادار بودن آن است. مهمترین پرسش در این زمینه آن است که خالق این معنا کیست؟ از نظر وبر، فقط ادیان قادرند به این نیاز متافیزیکی انسان پاسخ گویند و هیچ نیروی دیگر نمیتواند این نقش دین را ایفا کند. به همین علت وبر منشأ و کارکرد دین را بر اساس نقش معناآفرینی آن تحلیل نموده است. اشکال دیدگاه وبر در اصل سخن او نیست؛ حقیقتا چیزی غیر از دین نمیتواند به زندگی انسان معنا بخشد، بلکه در نحوة طرح این اندیشه است. اشکال اساسی دیدگاه وبر در این است که وی ساحت دین را به ساحت همین دنیای مادی میکاهد و در نتیجه معنایی هم که او طرح میکند کاملا دنیایی است. در اندیشة وبر ساحت متعالی انسان و دین کاملا نادیده گرفته شده است.
One of the important issues in the field of religious studies is the question of religion and the meaning of life. Many thinkers، including Max Weber، have dealt with this subject from different angles. According to Weber، the most important feature of human life is its meaningfulness. Therefore، the difference between man and other animals and between human world and natural world is determined by meaningfulness. The most important question in this discussion is: who is the author of this meaning? According to Weber، only religions can meet this metaphysical human need، and not any other force is capable of playing the role which religion can play. So، Weber analyzes the origin and function of religion according to the role of religion in creating meaning. The problem of Weber's viewpoint is not his observations، because nothing can make human life meaningful except religion; the problem lies in the way he presents this idea. Weber’s main problem originates from his reductionistic view. So he believes that the religion can be explained in materialistic terms. Therefore، he adopts a completely worldly view about meaning، and shows total disregard to transcendent realm of man and religion.
Machine summary:
"در صورت مدلل و موجه نشدن این سختیها و گرفتاریها در سایة پاسخگویی دقیق به پرسشهای بنیادین، زندگی برای انسان بیمعنی و نامعقول و جهان هستی بیهوده و به یک زندان مبدل خواهد شد، زیرا آدمی با این نوع پرسش در طول حیات خود از سر تفنن و به هنگام فراغت مواجه نمیشود؛ این پرسشها از متن وجود او برخاسته و همواره با او قرین است و او به تناسب پاسخی که به آنها میدهد زندگی میکند.
65 در مورد دیگر نیز وبر تصریح میکند که افراد از آنرو به باورهای دینی یا جادوگری گردن مینهند که میپندارند بدین وسیله میتوانند خوشبخت شوند و در این دنیا عمر درازی داشته باشند؛ 66 یعنی هدف از دینداری حل مشکلاتی است که انسان در زندگی اینجایی و اکنونی با آنها مواجه است.
در این مرحله، دین برای حل معضل معنا به تدریج به سوی بیارزششمردن فزایندة جهان پیشرفت؛ زیرا هرچه تفکر به شدت عقلانی بر جبران عادلانه و تلافیجویانه بیشتر تأکید ورزد، نهتنها راهحل اینجهانی بلکه راهحلهای آنجهانی مسئله نیز کارآمدی خود را از دست میدهد و حتی بیمعنا جلوه میکند.
به عبارت دیگر، دین در بعضی از مواقع با برداشتن حد و مرزها و در سایر موارد با قابل فهم و تحمل کردن مشکلات از طریق پاسخگویی به سؤالات بنیادین، زندگی را برای انسان معنیدار و قابل فهم و تحمل میسازد؛ زیرا راه تحمل کردن رنج و درد معنیدارشدن آنها است و در این صورت است که درد و رنجها نه تنها درد و رنج نیستند، بلکه لذتآور و خوشایند نیز خواهند بود و دین عاملی است که به این درد و رنجها معنی میدهد."