Abstract:
سهروردی تنها در دو موضع از آثار خود، از «هورقلیا» سخن گفته است: یک بار در کتاب المشارع والمطارحات، و بار دیگر در کتاب حکمه الاشراق؛ در کتاب اول، هورقلیا به عنوان یک عالم (عالم اشباح مجرده و مثل معلقه) و در کتاب دوم، به-عنوان یک مدینهٴ مثالی قلمداد شده است. قبل از سهروردی، هیچ مؤلفی را نمی شناسیم که اصطلاح هورقلیا را به کار برده باشد. در این مقاله، استدلال شده است که هورقلیا در حکمت سهروردی همان شهر عتیق سیاوش، شاهزادهٴ کیانی است؛ در متون پهلوی، آن شهر به نام «کنگ دژ» خوانده می شود و ویژگی های آن در متون گوناگون پهلوی، مانند دینکرد، بندهشن، روایت پهلوی، یادگار جاماسپی و زند بهمن یسن به کوتاهی ذکر شده است. کنگ دژ، که می توان آن را در قیاس با مدینهٴ فاضلهٴ یونانی (مذکور در آثار افلاطون)، مدینهٴ فاضلهٴ ایرانی خواند، شهری است محفوظ در دیوارهای توبرتو؛ پردیسی است سبز و خرم با کاخ ها و گنبدهای استوار که به-ویژه محل استقرار خسرو، پیر مغان و میر مغان، دانسته می شود. دربارهٴ واژهٴ هورقلیا تاکنون چند نظریه مطرح شده است: برخی دانشمندان هورقلیا را اقلیم خورشید دانسته اند و برخی دیگر آن را کالبد اختری معنی کرده اند، اما بر اساس آنچه دربارهٴ کنگ دژ به میان آمد، می توان هورقلیا را «قلعهٴ خورشید» انگاشت که همان کنگ دژ سیاوش و کیخسرو است.
Machine summary:
«هورقلیا»در نزد سهروردی بابک عالیخانی* چکیده {IBسهروردی تنها در دو موضع از آثار خود،از«هورقلیا»سخن گفته است:یکباردر کتاب المشارع و المطارحات،و بار دیگر در کتاب حکمة الاشراق؛در کتاب اول،هورقلیا بهعنوان یک عالم(عالم اشباح مجرّده و مثل معلّقه)و در کتاب دوم،بهعنوانیک مدینۀ مثالی قلمداد شده است.
VK} الف-طرح مسأله سهروردی در آثار خود تنها در دو موضع از هورقلیا سخن گفته است:یکی درحکمة الاشراق و دیگر در المشارع و المطارحات.
5چنانکه دیده میشود هورقلیا دراین سخن سهروردی نه یک شهر،بلکه یک عالم قلمداد شده است.
بنابراین،هورقلیا از دیدگاه سهروردی نام یکیاز شهرهای اقلیم هشتم است ودرعینحال،چون آنکه شهر شگفتانگیز در عالم مثال در حکم پایتخت است،عالممثال را بهطورکلی عالم هورقلیا نیز میتوان گفت:اصحاب مکتب شیخیه،یعنی شیخاحمد احسایی و سید کاظم رشتی و دیگران،واژۀ هورقلیا را از آثار شیخ اشراقبرگرفتهاند و در آثار خود به وفور بهکاربردهاند.
این سخنان شاهنامه با سخنسهروردی درباب اینکه سالکان با بدنهای خود به آسمان صعود توانند کرد و نیز درباب اینکه خلسههای معتبر در پیشگاه خورشید واقع میشود،کاملا هماهنگ است.
ج-شهر شگفتانگیز کنگ دژ در عبارت کتاب حکمة الاشراق،نه جابلق و نه جابرص،بلکه هورقلیا به وصف«ذات العجایب»توصیف شده است.
آیا این شهر شگفت همان شهر شگفت کنگ دژنیستکه کیخسرو پساز هجرت از جهان خاکی،در آن استقرار یافت؟حقیقت ایناست که سخن سهروردی،یعنی شگفتانگیز شمردن هورقلیا،نشانۀ آن است که ویاطلاعات خوبی از کنگ دژ در دست داشته است(علاوهبر مقوله مکاشفه که درحکمت اشراق جای خود دارد).
(6)-دربارۀ آرای اصحاب مکتب شیخیه به این منبع میتوان رجوع کرد:مجموعه مقالات دکتر محمد معین،مجلد دوم،«هورقلیا»،صص 498-528.