Abstract:
مقصود از انسان اقتصادی، ابعادی از رفتارها و روحیات انسان است که در حیطه مطالعه اقتصاددان قرار دارد. از آنجا که خاستگاه این بحث، اقتصاد سرمایه داری است، بررسی آن در پرتو آموزه های اسلامی اهمیت می یابد. در نگاه مکتب سرمایه داری، انسان اقتصادی «حداکثرکننده منفعت شخصی» تعریف می شود. نفع شخصی به سود مادی و این جهانی منحصر می گردد و پی جویی آن در کنار عقلانیت ابزاری، ویژگیهای مهم آن به شمار می رود. این تعریف و ویژگیها، مبتنی بر مبانی جهان بینی غرب از جمله اصول دئیسم، ناتورالیسم، فردگرایی و فایده گرایی است. از دیدگاه قرآن، ویژگیها و تعریف یادشده، در حقیقت «انسان اقتصادی مطرود» را شکل می دهد. بحرانهای اجتماعی و اقتصادی سده های نوزده و بیست و ادامه آنها در آغاز هزاره سوم نیز، گواه روشنی بر ناکارآمدی انسان اقتصادی مورد تایید نظام سرمایه داری است. آنچه در این نوشتار می آید، بازخوانی و نقد اختصارگونه انسان اقتصادی غرب و مبانی آن و سپس بیان تعریف و ویژگیهای انسان اقتصادی مطلوب از دیدگاه قرآن است.
Machine summary:
"انسان اقتصادی مطلوب از دیدگاه آموزههای قرآنی هرچند در کوششهای اندیشمندان مسلمان کمتر موردی را میتوان یافت که عناوینی همچون «انسان اقتصادی» به بحث نهاده شده باشد، اما پارهای مباحث در اینباره و نیز موضوعات جزئیتری همچون «عقلانیت اقتصادی»، «عقلانیت مصرفکنندة مسلمان»، «نظریة رفتار مصرفکنندة مسلمان» و مانند آنها که با بحث انسان اقتصادی مرتبط میباشد، مورد توجه است، مباحثی که در موضوعات یادشده گاه به تفصیل بحث شدهاند (برای نمونه ر.
با این حال افزون بر لزوم نفعطلبی در چارچوب ارزشها، آیاتی دیگر نشان میدهند که آدمی گاه در تشخیص نفع و ضرر خود دچار اشتباه میشود، بدین جهت از سر ناآگاهی به دنبال کارهایی میرود که زیان آنها بیشتر است و این خود، لزوم راهنما را برای انسان و به ویژه معرفت وحیانی را برای تشخیص سود از زیان نشان میدهد.
چنان که مطالب مطرحشده از سوی برخی اندیشمندان اقتصادی، همانند آنچه در «افسانة زنبوران» و در قالب تمثیل و در عین حال بیان حقایق مورد نظر آنان آمده، گویای لزوم وجود چنین الگوهایی از انسان برای نیل به اهداف اقتصادی از نگاه آنان است؛ مندویل، در کتاب معروف «افسانة زنبورهای عسل» یا «رذایل خصوصی فواید عمومیاند»، تلقی خود را از خیر همگانی در ضمن یک افسانه بیان میکند و افرادی همچون جانسون نیز به تأیید و بسط آن میپردازند (ر.
از دیدگاه قرآن، ویژگیها و تعریف یادشده، در حقیقت «انسان اقتصادی مطرود» را شکل میدهد و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی سدههای نوزده و بیست و ادامة آنها در آغاز هزارة سوم نیز گواه روشنی بر ناکارآمدی انسان اقتصادی مورد تأیید نظام سرمایهداری است."