Abstract:
نسخهبرداری از یک اثر ادبی با مسئلهء بینامتنی و میزان خلاقیت نسخهبردار ارتباط دارد.این موضوع همواره در ادبیات مورد بحث بوده است.یکی از نمونههای این نسخهبرداری-یا به عبارتی شبیهسازی-رمان راهب(لویس)نوشتهء آنتونن آرتو، نویسندهء فرانسوی قرن بیستم است که با کمی تفاوت تکرار رمان/راهب،اثر ماتیو گرگوری لویس،نویسندهء انگلیسی قرن هیجدهم،است.ولی آنتونن آرتو،اثر خود را که بیشک حاصل این بازنویسی است،خلاقیتی ادبی به حساب میآورد.مقالهء حاضر حاصل کوششی است برای نشان دادن تفاوتها و شباهتهای این دو رمان از نظر ساختاری،انتخاب عنوان،سبک،هنجارهای زبان و غیره.این بررسی راهکاری است برای مقایسهء رمانهایی از این نوع که در حقیقت بازنویسی یکی از متون پیشین است-چنین شبیهسازیهایی چندان هم اندک و بیاهمیت نیستند-آیا نویسندگان چنین آثار را میتوان آفرینندهء آثاری نو تلقی کرد؟
Machine summary:
"اوائل قرن بیستم،را نیز به سوی نسخهبرداری از کتاب راهب (The Monk) اثر ماتیو گرگوری
در زبان فرانسه دو نوع برگردان از کتاب راهب ماتیو گرگوری لویس وجود دارد:یکی
نمایشنامهنویس فرانسوی است که در اوائل 1930 این کتاب را با عنوان راهب(لویس)
آیا همانگونه که آرتو کتاب راهب خود را تألیفی شخصی به
ژولین گراک (Julien Gracq) میگوید:«هر اثری لوحی باز نوشتنی است و اگر این اثر
اگر به روایت این کتاب توجه کنیم،میبینیم که در صدای راوی که خود برون رویدادی
من از این کتاب همچون نقاشی است که اثر هنری یک استاد قدیمی را تقلید میکند و در آن تمام
همان احساسی را که خواندن رمان لویس در آرتو بجا گذارده،در خوانندهء خویش به وجود
آورد،یعنی در حقیقت هدفش انتقال احساس خود او از خواندن این کتاب به خواننده است.
خود آرتو میگوید:«همهء این احساسی که خواندن کتاب لویس در من ایجاد کرد،حاصل کلام
کتاب ماتیو گرگوری لویس دارای 12 فصل در سه جلد است.
همین فضا در بسیاری از داستانهای رمانتیک نیز وجود دارد،پس کتاب لویس تلفیقی میشود
آرتو خود متوجه است که لویس نوزده ساله با مشاهده آن صلیب نمیتواند به صلیب
در نسخهبرداری آرتو از کتاب راهب هالهای از طنز را نیز مشاهده میکنیم،ولی طنزی که
رمان لویس که طبق طبقهبندی میخائیل باختن در رمانی پرشور و احساسی(باختین،1978، ص 122)است،کشیده شد؟شاید به این دلیل که آرتو شیفته نوعی طنز است که در
لویس را در زمرهء طنزنویسان برگزیدهء خود قرار نمیدهد،ولی این بدین مفهوم نیست که طنز
زبان داستان در نوشتهء آرتو به مراتب فرهیختهتر از زبان لویس است."