Abstract:
در این مقاله موضوع ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر۶ با نگاهی درون قرآنی مورد بررسی قرار گرفته و سه نظریه عمده مطرح شده است. یکی نظریه مشهور مبنی بر اینکه پیامبر به طور مطلق، خواندن و نوشتن نمی دانسته است. دوم نظریه خاورشناسان که به صورت مطلق، معتقد به خوانا و نویسا بودن پیامبرند. سوم دیدگاه منتخب است که با نقد دو دیدگاه یاد شده، ثابت نموده است پیامبر۶ قبل از بعثت ناخوانا و نانویسا بوده، ولی پس از بعثت با خواندن و نوشتن آشنا گردیده است.
In this article the issue of the Prophet’s (S.A.W.) inability to write and read is studied from an intra-Qur’ānic perspective and three major theories are set forth. One of them is the famous theory stating that the Prophet was absolutely unable to read and write. The second theory is that of the orientalists who absolutely believe that the Prophet (S.A.W.) was able to read and write. The third theory is the selected one، which by criticizing the first two viewpoints proves that the Prophet (S.A.W.) had been unable to read and write prior to his Divine Mission; but after his Mission، he became familiar with reading and writing.
Machine summary:
"ولی بر فرض اعتماد به روایت جعفر بن محمد صوفی به دلیل اینکه امام جواد۷ عقاید وی را تأیید کرده است (نمازی شاهرودی، ۲/۲۰۲)، می توان گفت آن روایت، ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر۶ را به طور مطلق نفی نمی کند؛ زیرا بر اساس صریح قرآن (آیه ۴۸ سوره عنکبوت و نیز آیه ۱۶ سوره یونس)، پیامبر۶ تا قبل از بعثت، خواندن و نوشتن نمی دانسته است.
» (ابن کثیر، ۳/۴۲۷؛ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ۸/۱۲۰؛ همو، التبیان، ۸/۲۱۶) نظر مشهور را نباید تنها دیدگاه اسلامی تلقی کرد، زیرا از اندیشمندان اسلامی برخی تصریح (فاضل هندی، ۲/۳۲۲) و برخی ادعای اجماع کرده اند (سید علی طباطبایی، ۱۳/۴۱) که پیامبر۶ پیش از بعثت، خواندن و نوشتن نمی دانسته است، ولی پس از بعثت به خواندن و نوشتن آگاه شده است.
۳. تعلیل در آیه ۴۸ سوره عنکبوت (اذا لارتاب المبطلون) و در آیه ۱۶ سوره یونس (فقد لبثت فیکم عمرا من قبله) دلالت دارد که ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر۶ به قبل از بعثت اختصاص دارد؛ زیرا اگر آن حضرت پیش از بعثت با خواندن و نوشتن آشنا بود، مخالفان اشکال می کردند که آنچه پیامبر۶ می گوید، از کتاب های پیشینیان است، اما آگاهی آن حضرت بعد از بعثت موجب چنین شبهه ای نمی شود و نمی توان آن تعلیل را به تمام دوران حیات آن حضرت سرایت داد.
از ظاهر عبارت شیخ مفید (مفید، اوائل المقالات، /۱۳۶) و برخی از فقیهان (فاضل هندی، ۲/۳۲۲؛ سید علی طباطبایی، ۱۳/۴۲) که به روایت جعفر بن محمد صوفی تمسک کرده اند که آن روایت، پیامبر۶ را آگاه به هفتادودو زبان دانسته است، استفاده می شود که آنان آگاهی آن حضرت را به طریق اعجاز می دانند."