Abstract:
انقلاب اسلامی ایران زمانی به پیروزی رسید که قابلیت پذیرش استعمار و استبداد در میان مردم از میان رفت. این اتفاق در فضای فرهنگیای رخ داد که توسط سه تن از احیاگران و مجددان بزرگ معاصر شیعه، یعنی امام خمینی (ولایتفقیه)، علامه امینی (ولایت) و علامه طباطبایی (علوم قرآن) مهیا شده بود. ضمن آنکه حلقه احیاگران مذکور در کنار حلقه تقریب مذاهب اسلامی، فرهنگ اصلی انقلاب اسلامی ایران را شکل دادند. از منظر آسیبشناسی فرهنگی انقلاب، از دهة 1370، کوشش بسیاری در راستای محو آثار علامه امینی، علامه طباطبایی و امام خمینی از سوی مخالفان انقلاب به عمل آمده است. انقلاب اسلامی ایران تا زمانی در مسیر صحیح خود گام برمیدارد که از این بستر پربار فرهنگی فاصله نگیرد و پی در پی به غنای آن بیفزاید.
Islamic revolution achieved victory when people's tendency toward accepting colonialism had faded away. This event happened in a cultural atmosphere which was prepared by three contemporary Shiite revivers namely Imam Khomeini (welayate faqih) allame Amini (welayat) and allame Tabatabae (Quranic sciences). This circle along with the circle of taqrib [bringing Islamic denominations closer to each other] formed the main culture of Islamic revolution of Iran. From the viewpoint of cultural pathology of Islamic revolution, since 1990s extensive efforts have been conducted to eradicate allame Aminis, allame Tabatabae and Imam Khomeini's works by Islamic revolution's opponents. Islamic revolution of Iran moves in the right direction as long as it has not distanced from this rich cultural basis and it should add to its richness.
Machine summary:
از اینان سه احیاگر و یا مجدد بزرگ مذهب شیعه نقش بارزتری را ایفا کردند که عبارتند از: علامه امینی (اعتقادات)، علامه طباطبایی (علوم قرآن) و امام خمینی (فقه سیاسی با طرح موضوع ولایت فقیه).
ش، علامه امینی، علامه طباطبایی و امام خمینی، میراث بزرگی از خود در حوزه اعتقادات، علوم قرآن و فقه سیاسی به یادگار گذاشتند که هم در شکلگیری فرهنگ انقلاب اسلامی و هم در ایجاد شرایط تداوم آن بسیار اهمیت داشت.
امام خمینی به تجربه ناکام مشروطیت و روی کار آمدن رضاخان توجه داشت و آشنایی عمیقی با اندیشههای شهید شیخ فضلالله نوری، میرزاحسین نائینی و شهید سیدحسن مدرس داشت و اگر علامه امینی به تأسیس شیوهای نو در فقه تاریخ و اعتقادات استدلالی پرداخت و علامه طباطبایی باب نوینی را در تفسیر قرآن و علوم و معارف قرآنی گشود، امام خمینی، با تأکید بر فقه سنتی جواهر، به تجدید حیات بابهایی مهجور از فقه شیعه، درباره حکومت و اجتماع مبادرت کرد.
اتخاذ این روش، امری اتفاقی نبود، بلکه آنان متوجه اهمیت جایگاه علوم قرآن، اعتقادات و فقه سنتی در ایجاد بستری شده بودند که امکان قابلیت پذیرش استعمار در میان مردم ایران را محال میکرد و به تدریج مشخص شد تا دستاوردهای این سه مجدد بزرگ شیعه جاری و باقی است، امکان تغییر مسیر انقلاب اسلامی ایران ناممکن است.
اینان در دوران معاصر عبارتند از: علامه امینی (احیای فقه تاریخ در حوزه اعتقادات)، علامه طباطبایی (احیای تفسیر قرآن بر پایه مکتب اهل بیت^) و امام خمینی (احیای فقه سیاسی ولایت فقیه).