Abstract:
کشورهای غربی از قرن 16 به بعد توانستند مبانی تمدن خود را در مناطق مختلف جهان گسترش دهند. این امر ناشی از پیروزیهای نظامی، ابتکارات تکنولوژیک و تولیدات اقتصادی بوده است. در طی این دوران آمریکا و سایر کشورهای غربی همواره بر این تأکید داشتهاند که مردم واحدهای غیر غربی باید خود را با مبانی ارزشی غرب از جمله دموکراسی، بازار آزاد، حقوق بشر و فردگرایی هماهنگ نمایند. از دهه 1970، روند تحولات فرهنگی ضد غربی در کشورهای مختلف جهان پدیدار شد. از جمله این موارد میتوان به ظهور بنیاد گرایی اسلامی، تکثیر سلاحهای کشتار جمعی و تسخیر بازارهای اقتصادی شرق آسیاتوسط واحدهای غیر غربی اشاره داشت. در دوران جدید، سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای بین المللی از مؤلفههای نسبیگرایی در برابر جهان گرایی غربی حمایت کردند. به این ترتیب زمینههای بینالمللی برای گسترش فرهنگ غرب کاهش یافت. در چنین شرایطی جامعه غربی با موج فشار از درون نیز رو به رو شد. مهاجرت گروههای پیرامونی به غرب بر شدت این فشارها افزوده است. هم اکنون کشورهای غربی و آمریکا با دو نوع فشار و واکنش فرهنگی روبرو هستند. مجموعههای اصول گرا در کشورهای پیرامونی و جنبشهای ضد نظام در ساختار داخلی را باید از جمله این گروهها تلقی نمود.
Machine summary:
"در طی این دوران آمریکا و سایر کشورهای غربی همواره بر این تأکید داشتهاند که مردم واحدهای غیر غربی باید خود را با مبانی ارزشی غرب از جمله دموکراسی، بازار آزاد، حقوق بشر و فردگرایی هماهنگ نمایند.
به همانگونهای که قدرت نسبی سایر تمدنها افزایش پیدا میکند؛ جاذبه فرهنگ غربی؛ کاهش پیدا میکند و به همان میزان مردم جوامع غیر غربی به فرهنگهای بومی خود اعتماد پیدا میکنند و در نتیجه اعتقاد بیشتری به آن خواهند داشت، از این روی اصلیترین مشکل در روابط میان غرب با سایر کشورها در شرایطی بوجود میآید که ناسازگاری و عدم هماهنگی مشهودی در تلاشهای غرب بویژه ایالات متحده آمریکا جهت ارتقاء فرهنگ غرب و تبدیل آن به فرهنگ جهانی، با توانایی و ابزارهای در دسترس آن کشور برای تحقق اهدافش بوجود آمده است.
با توجه به متنوع بودن موضوعات مطرح شده در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در وین، اختلافات قابل توجهی بین کشورهای آسیایی ـ اسلامی با واحدهای غربی بوجود آمد، توضیح این که دو ماه قبل از برگزاری کنفرانس وین، کشورهای آسیایی مبادرت به برگزاری گردهمایی در بانکوک نموده و ضمن انتشار اطلاعیهای مقرر داشتند که: «حقوق بشر باید در چارچوب ویژگیهای منطقهای و ملی کشورها و همچنین بر اساس پیشینههای فرهنگی، مؤلفههای تاریخی و مذهبی واحدهای سیاسی مورد توجه قرار گیرد».
از سوی دیگر باید تأکید داشت که به همانگونهای که رشد اقتصادی غرب منجر به مهاجرت گسترده اروپائیان در قرن نوزدهم گردید؛ توسعه اقتصادی در جوامع غیر غربی نیز زمینه را برای مهاجرت آنان در قرن بیستم فراهم آورده است."