Abstract:
با فروپاشی شوروی آنچه برای بازماندگان ابرقدرت شرق مشخص شد، ساختارهای فرسوده اقتصادی و لزوم ترمیم این ساختارها با بهرهگیری از امکانات غرب در فضای رهایی از موانع ایدئولوژیک بود. به جز روسیه که هنوز ادعای قدرت برتر داشت، سایر بازماندگان اتحاد شوروی به درجات مختلف و به جذب سرمایه و تکنولوژی غرب پرداختند. از طرف دیگر با وجود آنکه مسکو تحت تأثیر موقعیتی که در دوران جنگ سرد داشت، بهصورت متناوب با تلاشهای اروپا و آمریکا در جهت نفوذ در نزدیکی روسیه مخالفت میکرد، ولی به مرور و با درک نیازی که کاخ کرملین نیز با هدف بهبود اقتصادی به غرب دارد، زمینه برای پذیرش حضور و نفوذ غرب از طرف مسکو فراهم شد. در این روند با وجود نوسان رفتاری روسیه، راهبرد پیشبرد منافع ملی با توسل به تاکتیکهای گوناگون از طرف مسکو دنبال شده است که از جمله میتوان به استفاده از ابزار انرژی در چانه زنی با غرب اشاره کرد.
The dissolution of the Soviet Union faced the disintegrated East superpower with a tattered economic structure that had to be restored with the assistance of the West in an atmosphere free from ideological barriers. Except for Russia that still claimed to be the superpower، other countries of the collapsed Soviet Union attempted، in various degrees، to attract the West investment and technology. On the other hand، despite being affected by the Cold War، Moscow sporadically opposed efforts made by Europe and the US to extend their influence to the immediate vicinity of Russia. But gradually the need for economic recovery made the Kremlin pave the way for acceptance and penetration of the West. In spite of Russia’s behavioral fluctuations، the approach of advancement of national interests has been perused by Moscow through various tactics including making use of the tool of energy in lobbying with the West.
Machine summary:
از طرف دیگر با وجود آنکه مسکو تحت تأثیر موقعیتی که در دوران جنگ سرد داشت، بهصورت متناوب با تلاشهای اروپا و آمریکا در جهت نفوذ در نزدیکی روسیه مخالفت میکرد، ولی به مرور و با درک نیازی که کاخ کرملین نیز با هدف بهبود اقتصادی به غرب دارد، زمینه برای پذیرش حضور و نفوذ غرب از طرف مسکو فراهم شد.
میتوان مهمترین هدفها و منافع غرب را از کمکهای اقتصادی، افزایش سرمایهگذاری و تشویق اصلاحات در جمهوریهای بازمانده از شوروی این موارد دانست: 1- کمک به اصلاحات مبتنی به ارزشهای بازار آزاد، 2- افزایش نفوذ سیاسی به موازات توسعه نقش اقتصادی در منطقه، 3- زمینهسازی برای ادغام دولتهای منطقه در ساختارهای غربی با دستیابی این دولتها به استانداردهای مورد نظر، 4- مدیریت موضوع حیاتی منابع انرژی و امنیت انرژی.
منابع نفت دریای خزر که بنابر برآوردها از 30 میلیارد تا 200 میلیارد بشکه متغیر است(آریانفر، 1383، ص 185) و نیز ذخائر عظیم گاز روسیه، غرب را به رقابت و همکاری با مسکو سوق داده است؛ همکاری با هدف تأمین انرژی غرب بهویژه اروپا از جانب روسیه و نیز توسعه اقتصادی این کشور به کمک غرب و رقابت بر سر کنترل حمل و نقل انرژی و تضمین امنیت آن.
تلاش در راه بهبود استانداردهای اقتصادی در کشورهای منطقه نیز افزون بر کمک به توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی و ایجاد مشارکت باثبات کشورهای منطقه با غرب، هدف جایگزین ساختن مسیرهایی را برای انتقال انرژی بهجای مسیرهای تحت کنترل روسیه دنبال میکند که احتمال استفاده سیاسی از آنها توسط این کشور در موارد اوکراین، روسیه سفید، گرجستان و ارمنستان به اثبات رسید(Larsson, 2006, p.