Abstract:
ترجمۀ مقاله¬ای که در پی می¬آید، تلخیص یکی از مهم¬ترین مقالات میخاییل باختین است در باب سرشت گونه¬های سخن. اصل مقاله1 در کتابی با عنوان گونه-های سخن و دیگر مقالات متأخر2، چاپ شده است. خلاصۀ این مقاله در کتاب نظریۀ مدرن انواع ادبی،3 تألیف دیوید داف، آمده است. ترجمۀ حاضر بر اساس این منبع¬ـ البته با حذف پاره¬ای بخش¬ها¬ـ و افزودن بخش¬هایی از متن اصلی مقاله صورت گرفته است. ذکر این نکته ضروری که است در قسمت پی¬نوشت¬ها، توضیحات ویراستار انگلیسی و مترجم فارسی داخل دوقلاب آمده¬اند. برای بازنمایی بهتر مطلب، مقدمه¬ای4 بر مقاله، آورده می¬شود.
Machine summary:
"نظر ما این است که برای پژوهش در هر حوزۀ خاصی،داشتن تصور روشنیاز ماهیت گفتار بهطور کلی و مشخصههای متنوع گونههای گفتار(اولیه و ثانویه)،یعنیگونههای سخن،ضروری است؛در هر حوزهای از پژوهش زبانشناختی،نادیده گرفتنماهیت گفتار یا کوتاهی در بررسی زیرمقولههای گونههای سخن به اهمال در پژوهشو انتزاعگرایی مفرط میانجامد و موجب تحریف تاریخمندی پژوهش و سست کردنرابطۀ میان زبان و زندگی میشود.
اما چنین پژوهشی زمانی درست و سودمند است که بر پایۀ آگاهیهمیشگی از ماهیت گونهشناختی سبکهای زبانی استوار باشد[یعنی اینکه سبکهایزبانی همواره در هیئت گونهای خاص هستند]و همچنین بر پایۀ بررسی اولیۀزیرمقولههای مربوط به گونههای سخن بنا شده باشد.
به نظر میرسد بررسی ماهیت گفتار و گونههای سخن برای فائق آمدن بردریافتهای سادهانگارانهای درباب زندگی کلام،اصلاح جریان کلام،امر ارتباط کلامیو مواردی از این دست اهمیت زیادی داشته باشد؛دیدگاههای خامی که هنوز هم درمطالعات زبانشناسی رایج هستند.
مسئله در اینجا مربوط به فقر لغات یا سبک نیست؛بلکه بهطور کلیمربوط است به عدم تسلط بر منبع و انبار گونههای مربوط به گفتوگوهای اجتماعی،نابسندگی و کم آگاهی از کلیت گفتار که به شخص کمک میکند تا بتواند کلام خود راروان و بهطور طبیعی در قالب اشکال سبکمند و ترکیب ساختی ویژهای بریزد؛همچنینبه سبب ناتوانی برای احضار دقیق کلمات است و قصور در شروع و پایان دادن درستسخن(البته ترکیب و تألیف کلام در این قبیل گونههای سخن ساده است).
ازاینرو،هر گفتار واحدی را با تمام ویژگیهای منفرد و خلاقانهاش،بههیچوجه نمیتوان ترکیب ساخت کاملا آزادی33از صورتهای زبانی دانست؛بدانسان که برای مثال سوسور(و بسیاری از زبانشناسان پس از او)فرض میکردهاست؛به این معنا که گفتار34را به معنای کنشی صرفا فردی در کنار دستگاه زبان-به عنوان پدیدهای کاملا اجتماعی و الزامی برای شخص-قرار داده است35."