Abstract:
شرح حال زندگی امیر حسن سجزی کاملا آشکار نیست و آن اطلاعاتی که به دست رسیده به وسیله ی تذکره ها و کتب تاریخی است. تذکره ها نشان می دهند که حسن سجزی در زمره ی شعرا و صوفیه ی کرام شامل بوده و معمولا تذکره نویسندگان اجمال نویس بودند و بعد از مطالعه ی چند تذکره از جمله "سیرالاولیا" نوشته ی امیر خورد و "سیرالعارفین" از شیخ جمالی و "اخبارالاخیار" از محدث دهلوی و تذکره "بهارستان" نوشته ی شاهنواز خان و کتب تاریخی از جمله "تاریخ فیروزشاهی" از ضیاءالدین برنی و "تاریخ هند" نوشته محمد قاسم فرشته که در دوره ی پادشاه مغول اکبر بوده است، زاویه های گوناگون زندگی حسن سجزی روشن شده است. مقاله ی حاضر از محتویات منابع مزبور بحث و مباحثه می کند.
Machine summary:
"و از نهایت اعتقادی که امیرحسن بخدمت شیخ(سلطان المشایخ حضرت نظام الدین اولیا علیه الرحمه) داشت، آنچه در مدت ارادت خود در مجالس شیخ شنیده است عین ملفوظ شیخ در چند جلد جمع کرده است و آن را «فوائدالفؤاد» نام نهاده و این فوائدالفؤاد او دستور صادقان ارادت شده است و امیرحسن را نیز چند دیوان است و صحایف و نثر و مثنویات بسیار است و چنان شیرین مجلس و ظریف و خوشباش و مزاجدان و مؤدب و مهذب بود که ما را راحتی و انسی که بمجالست او می شد، از مجالست غیر او نیافتیم.
و این غزل بعد از توبه در قلم آورده است که مقطع آن اینست: ای حسن توبه آن گهی کردی کــه تـــرا قوت گناه نماند از نوشته ی بالا می توان دریافت که حسن سجزی نمی توانسته با شیخ حضرت نظام الدین اولیا هم صحبت بوده باشد درست است که زادگاه هر دو بدایون بوده است؛ ولی شیخ مزبور در سال 633هـ به دنیا آمده است و در سال 649هـ در سن شانزده سالگی با مادر خود به دهلی آمده است.
در دوره ی پادشاهی اکبرشاه، محمد قاسم فرشته در پایان«تاریخ هند» به ذکر صوفی مورد نظر ما پرداخته است و در توصیف حضرت نظام الدین اولیا و امیر خسرو و در یک جا عینا همان عبارت را در مورد حسن سجزی از سیرالعارفین شیخ جمالی نقل کرده است و تنها فرق این است که محمد قاسم فرشته هنگام توبه، سن حسن سجزی را به جای هفتاد و سه، بیش از پنجاه سال گفته است و در جای دیگر در مورد حسن سجزی چنین بیان نموده است: «روزی شیخ نظام الدین اولیا با اصحاب خود از بازار می گذشت و امیرخسرو که در عنفوان جوانی بود، نیز همراه بود."