![35](/view/entityimage/pageimage/hsn.gif?articleid=914988&number=35&pagenumber=35&language=en)
Writer: بانی نصرآبادی، علی ؛
حصون فروردین - اردیبهشت 1391 - شماره 35 (21 page(s) - From 35 to 55 )
چکیده بدرستی میتوان گفت که الگوهای معنوی و مدیریتی هر جامعه بزرگان و سردمداران آن جامعه هستند. این نوشتار در صدد است با الگوگیری از مشی و مرام فرماندهان دفاع مقدس، الگوهای معنوی مانند تحول روحی، شجاعت، ایثار، فداکاری و الگوهای مدیریتی چون مشارکت، برنامهریزی، نظارت، تصمیمگیری و سازماندهی را در دوران مدیریتی فرماندهان عالیرتبه در دفاع مقدس بررسی و تبیین نماید، بدان امید که امروز نیز همچنان برای نیل به موفقیت و کمال، آن صفات را وجهه همت عالی خویش قرار دهیم. واژگان کلیدی: فرماندهان، مدیران، الگو، دفاع مقدس. مقدمه یکی از نیازهای جدی و واقعی انسان از بعد روحی روانی، حس الگوطلبی و اسوهخواهی است. بشر هموار کوشیده است که در زندگی خود، الگو و معیاری برگزیند تا کردار و گفتارش را در همه شئون و زمینهها بر اساس آن تنظیم کند. این مقاله در راستای تبیین الگوهای معنوی و مدیریتی فرماندهان دفاع مقدس بر این است که مجموعه فضایل و نکات معنوی همچون ایمان، شجاعت، اخلاص، ایثار و فداکاری، ارتباط با خدا و نکات مدیریتی برجسته فرماندهان نظیر مدیریت مشارکتی، برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و تصمیمگیری خصوصا در مرحله بحران را تبیین نماید. مفهومشناسی الگو در لغت به معنای طرح، سرمشق، نمونه، مثال، مدل و غیره آمده است، اما در اصطلاح و در علوم گوناگون به معانی متفاوت و البته نزدیک به هم آمده است. در حوزه تعلیم و تربیت، معنای اصطلاحی الگو کاملا با معنای لغوی آن تطابق دارد و به طرح و نمونه یا مدلی از شکل یا اشیا یا موردی از رفتار اطلاق میشود. در مورد انسان نیز، الگو به شخصی گفته میشود که به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات، شایسته تقلید و پیروی است. در روانشناسی اجتماعی، مدل به کسی گفته میشود که کودکان رفتارش را تقلید کنند. در علوم اجتماعی نیز، الگوها آن شیوههایی از زندگی هستند که از فرهنگ نشأت میگیرند و افراد به هنگام عمل به طور طبیعی با آنها سر و کار دارند و اعمالشان با این الگوها تطابق مییابد. از الگو در عربی به «اسوه» و «قدوه» تعبیر میشود. اسوه از ریشه (أ ـ س ـ و) است که در حالت اسمی به معنی قدوه و الگو و در حالت مصدری، به معنای حالت پیروی کردن آمده است. مفردات راغب اسوه را حالتی میداند که انسان به هنگام پیروی از غیر پیدا میکند. در قرآن کریم، در سه مورد این واژه به کار رفته است که به همان معنای مصدری است. واژه «قدوه» و مشتقات آن، که بیش از دویست مورد در روایات آمده است، همه به معنی پیروی از یک رهبر و امام یا سنت حسنه به کار رفته است، مانند: واقتدوا بهدی نبیکم فانه افضل الهدی و در قرآن در دو مورد از این واژه استفاده شده است: یکی در مورد پیروی از هدایتهای انبیاء و دیگری در مورد پیروی گمراهان از سنتهای اجداد خود. الف. الگوهای معنوی و تربیتی فرماندهان 1. پرداختن به تحول روحی و معنوی (توجه دائمی به خودسازی) منظور از خودسازی و به طور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشیدن به فعالیتهای حیاتی و تصحیح انگیزهها و در نظر گرفتن مقصد نهایی و جهتگیری فعالیتها برای خداوند است. فرماندهان دفاع مقدس سعی کردند در راستای خودسازی راه رسیدن به کمال حقیقی و رستگاری را طی کنند و این نخستین چیزی بود که حضرت امام(ره) به عنوان امداد و نصرت الهی از آن یاد میکنند. تحول روحی و معنوی رزمندگان در دفاع مقدس را باید در ادامة تحول روحی و معنوی ملت ایران در انقلاب اسلامی دانست. حضرت امام(ره) پس از عملیات بدر در وصف رزمندگان میفرماید: این چه روحی است که اینها [رزمندگان] پیدا کردهاند، چطور شده است که یک دفعه این جهش پیدا شد، سالها زحمت، میخواهد تا به آستانة این امر برسد، چه شد که اینها این طور سریع راه را طی کردند. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: دوران جنگ و شرایط خاص آن روزها برای عدهای از جوانان این مملکت یک انقلاب معنوی و حقیقی بوجود آورد. 2. شجاعت شجاعت صفتی است میان جبن و تهور، و مظهر اعتدال قوه غضبیه. جبن در طرف تفریط شجاعت قرارداد و آن عبارت است از این که در موارد شایستة اقدام، انسان هیچ حرکتی نکند. در طرف افراط شجاعت نیز تهور قرار دارد که عبارت از اقدام به کاری است که نباید کرد و انداختن خود در مهلکهای است که از نظر عقل و شرع منع شده است. شخص شجاع به کسی گفته میشود که در هنگام نیاز به اقدام از آن دریغ نکند. پیامبران الهی برای انجام رسالت خویش همواره از شجاعت بهره میگرفتند و هیچ گاه مرعوب عده و عده مخالفان نشدند. قرآن کریم میفرماید: [پیامبران پیشین] کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی میکردند و تنها از او میترسیدند و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر است. سیرة ائمة معصومین نیز نشان میدهد که آنها در حد اعلای شجاعت بودهاند و در راه مبارزه با شرک، کفر و طاغوتها شجاعانه تلاش کردهاند. حضرت علی میفرماید: اگر همة ملت عرب برای کارزار با من هماهنگ و همدست شوند من از آنان روی برنمیگردانم. از اوصاف برجسته فرماندهان و رزمندگان اسلام در طول دفاع مقدس شجاعت و دلاوری آنها بود. حضرت امام(ره) تأثیر شگرف شجاعت رزمندگان را در آفریدن پیروزی این گونه تبیین مینمود: در میدان نبرد، رزمندگان شیردلی هستند که بر نیروهای شیطانی آنان چون عقاب حمله آوردند و جوانان آنان از هیچ قدرتی هراس ندارند و آنچنان بر دشمن ضربه زدند که هر چه داشت گذاشت و فرار اختیار کرد. شجاعت فرماندهان اعم از فرماندهان قرارگاهها، لشکرها، تیپها، گردانها، گروهانها و دستهها در دوران دفاع مقدس مثال زدنی بود. فرماندهان عالی رتبه بر خلاف عرف نظامیان دنیا شجاعانه تا عمق مواضع دشمن نفوذ میکردند و برای حصول اطمینان بیشتر، خود نیز به شناسایی و ارزیابی دقیق نیرو و تجهیزات دشمن میپرداختند: شب قبل از عملیات بود [شهید] حسن باقری با شجاعت و روحیة بسیجی که داشت، برای شناسایی در عمق خاک دشمن رفته بود. وقتی از همه چیز مطمئن میشود، نیروهایش را برای حمله جلو میفرستد. یکی از رزمندگان از شجاعت شهید مهدی باکری در عملیات فتحالمبین چنین میگوید: شب عملیات حدود شش ساعت راه رفته بودیم که یک دفعه متوجه شدیم راه را گم کردهایم. به شدت مضطرب شده بودیم. با چند نفر به جلو رفتیم تا راه را پیدا کنیم. من متوجه شدم یک نفر از جلو میآید. با خود گفتم حتما دشمن است. صدا کردم کیستی؟ گفت: من باکری هستم، فورا به عقب برگرد و نیروها را بیاور. شاید کسی باور نمیکرد او جلوتر از ما رفته، دشمن را دور زده و آمده بود ما را هم ببرد. بعد به ما گفت: نترسید همة نیروهای دشمن خواب هستند. گاهی فرماندهان لشکرها خود سلاح برمیگرفتند و با دشمن به نبرد میپرداختند و پیروزی میآفریدند. شهید حاج حسین خرازی با آنکه یک دست بیشتر نداشت، در عملیات والفجر 8 در کنار جادة فاو ـ بصره سلاح به دست میگیرد و دلاورانه میجنگد و با مساعدت دیگر رزمندگان، دشمن را با تلفات بسیار مجبور به فرار میکند. به همین دلیل رحیم صفوی درباره شهید خرازی میگوید: او علاوه بر دارا بودن تدبیر عالی نظامی، شجاعت بینظیری داشت. شجاعت و قاطعیت و صلابتی که ایشان در برخورد با دشمن از خودشان داد، نمونه بود. 3. صبر و استقامت صبر و استقامت در برابر مصیبتها، ناکامیها و سختیها از ارزشهای اخلاقی است که اسلام بر آن تأکید فراوان کرده است. تنها مجاهدت مخلصانه برای جلب کمکهای آسمانی کافی نیست، بلکه باید استقامت ورزید و پایداری کرد. خداوند متعال در کنار سنت امداد و نصرت مؤمنان سنت دیگری نیز دارد و آن آزمودن مؤمنان در عرصة رزم و میدان نبرد است تا صابران از سست ایمانان جدا گردند. خداوند وعده میدهد که اجر و پاداش صبر صابران تام و بدون حساب خواهد بود. افزون بر آیات، روایات بسیاری از پیشوایان معصوم درباره ارزش و نقش سازندة صبر بر ناملایمات و پایداری در برابر مشکلات نقل شده است. حضرت علی صبر و شکیبایی را از پایههای ایمان برمیشمارد و نیز صبر و استقامت را از اوصاف پرهیزگاران قلمداد میکند. رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، مقاومت و ایستادگی کمنظیری از خود نشان دادند و خداوند نیز آنان را به پاس پایداری و استقامت در برابر دشمن مجهز به انواع سلاحهای پیشرفته یاری و پیروز کرد. مقام معظم رهبری میفرماید: نیروهای رزمنده اسلامی به فضل الهی در مقابل انواع و اقسام سلاحها مقاومت کردهاند و هیچ سلاحی در مقابل اراده و نیروی اسلامی و قدرت ایمانی که در یک عده مردم مؤمن وجود دارد، قابل مقابله نیست. 4. ایمان یکی از عواملی که در رشد و تعالی انسان تأثیر بسزا دارد، ایمان است. انسان در صورتی میتواند کمالات وجودی خود را بروز دهد و حرکت تکاملی خود را آغاز کند که با نور ایمان فراروی خویش را روشنی بخشد و در پرتو آن راه رشد و بالندگی را بپیماید. سرآمد باورهای دینی و ریشة همة معنویات ایمان به خداست. ایمان به خداوند روح و جان مؤمن را دستخوش دگرگونی و تحولی بنیادی میسازد. از دستاوردهای مهم ایمان به خداوند، قدرت و توان روحی است که مؤمن در آزمونهای دشوار و تندبادهای سخت زندگی به آن نیازمند است. بدون شک، دشوارترین صحنة آزمون بشری جنگ است. رزمندگان اسلام با ایمان به خداوند، در حقیقت خود را به سلاح برتر و تعیین کننده مسلح و مجهز نموده بودند و همین امر، کاستیهای قدرت مادی آنان را در برابر توان برتر مادی دشمن جبران مینمود. حضرت امام(ره) در این باره میفرماید: یک فردی که با قوة ایمان پیش میرود، با افراد زیادی که همان قوه [را] دارند لکن ایمان ندارند، این مقابله میکند. مقام معظم رهبری میفرماید: به اعتقاد ما نیروی ایمان و روحیه و اطمینان به خداوند و لطف او تعیین کننده است نه سلاحهای به ظاهر پیچیده و غیر قابل تصرف. آنچه پیچیدهتر و غیر قابل تصرف است، نیروی ایمان انسانهاست که ما به آن مجهزیم. همة کسانی که در جبهة حق حضور داشتند، بر این باورند که ایمان به خداوند متعال مهمترین عاملی است که میتواند آنها را در این جنگ نابرابر به پیروزی برساند. حضرت امام (ره) میفرماید: شما با قدرت ایمانی و قدرت اسلامی این پیروزیها را به دست آورید. تأثیر تعیینکنندة ایمان به خدا حتی بعد از شهادت مردان الهی نیز بازتاب آگاهیبخشی به آحاد مردم خواهد داشت. چنانکه یکی از همرزمان شهید محمد بروجردی نقل میکند: وقتی که پیکر [شهید] بروجردی در میان انبوه جمعیت حرکت میکرد، به یاد حدیثی از پیغمبر اکرم افتادم که میفرماید: یکی از علامتهای مؤمن این است که خداوند تبارک و تعالی مردم را وامیدارد که در تشییع جنازهاش شرکت کنند. محمد [بروجردی]، پیامبر ایمان و رحمت در دل مردم شهر خصوصا مردم کرد بود. آگاهی دادن به جوانان و نوجوانان و ترغیب آنان به شناخت هویت دینی خویش و رو آوردن به ایمان و معنویت، بهترین راه در امان ماندن از ضربات سخت و مهلک تهاجم فرهنگ غرب علیه فرهنگ اسلامی است. مبلغان دینی باید بکوشند تا با معرفی فرماندهان دفاع مقدس و تبیین ویژگی برجسته شخصیتی آنها به جوانان، آنان را از آسیبهای استحاله فرهنگی دشمن مصون سازند تا با تأسی از آن الگوها زندگی خویش را جلوهای الهی ببخشند. 5. اخلاص اخلاص به معنای پیراستن نیت و قصد از غیر خدا، روح و باطن عمل متعبدانه و مؤمنانه است. در فرهنگ قرآنی، اعمال شایسته پاداش اخروی با معیار خالص بودن نیتها در راه خدا سنجیده و ارزشگذاری میشوند، زیرا تنها عمل صالح و سخن پاک به سوی حق عروج میکند. خداوند متعال تنها اعمال مخلصانة بندگان را میپذیرد. از این رو، اخلاصورزان را از حمایت خویش برخوردار میسازد، چشمههای جوشان حکمت را بر زبانشان جاری میکند و راههای روشن هدایت را به آنها مینمایاند. از ارزشهای والای اسلامی که رزمندگان و فرماندهان در دفاع مقدس بدان آراسته بودند، صفای باطن، صداقت و اخلاص بود. به استناد سخنان پاک و بیآلایش و تلاشهای صادقانة آنها میتوان ادعا کرد که آنان مجاهدان فی سبیل الله در عصر حاضر بودند و برای خدا و در راه او در عرصة دفاع حاضر شدند. حضرت امام(ره) یکی از عوامل اصلی در پیروزی رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس را صداقت و اخلاص آنان میدانست و معتقد بود که رزمندگان برای خدا و نصرت دین اسلام به جبهه میروند. سردار شهید حاج ابراهیم همت که خود از فرماندهان مخلص دفاع مقدس بود، دربارة تأثیر اخلاص در پیروزی میگوید: اگر کاری انجام میدهید، سعی کنید به خاطر خدا باشد. فقط در این صورت است که پیروزی با ما است. در رابطه با اخلاص و شهرتگریزی و گمنامیخواهی شهید بروجردی آمده است که: همواره از مصاحبههای مطبوعاتی و دوربین تلویزیونی گریزان بود و میخواست که از هیاهوها و جنجالها دور بماند و گمنام باشد. همیشه اصرار داشت که از من فیلمبرداری نکنید، بروید از این بچههایی که میجنگند، فیلمبرداری کنید. در حماسة دفاع مقدس فرماندهانی عالیرتبه مانند شهیدان همت و باکری بارها گمنام و بینشان در میان نیروهای بسیجی حاضر میشدند و همانند آنها به کار و فعالیت میپرداختند، اگر کسی آنان را نمیشناخت، نمیتوانست تشخیص دهد چه کسی فرمانده است و چه کسی فرمانبر... در این باره نقل شده است که شهید همت و شهید باکری به همراه نیروهای بسیجی اقدام به بار زدن مهمات و خالی کردن اجناس تدارکاتی کردند و حتی مورد بیمهری برخی از آنان قرار گرفتند. بعدها که بسیجیان درمییافتند آنکه پا به پای آنان کار میکرد فرماندهشان بوده است، شرمنده میشدند و زبان به عذرخواهی میگشودند. 6. نماز و یاد خدا نماز مهمترین و برترین وسیلة یاد خداست. عبد مؤمن با نماز از عالم خاکی فاصله میگیرد و بر دروازة ملکوت پا میگذارد، زشتیها و پلیدیها را به کناری مینهد و زیباییها و پاکیها را برمیگزیند. نماز یاد خداست و یاد خدا مایة آرامش دلهاست. یاد خدا همواره مؤمن را در اوج و تعالی نگه میدارد و در سختیها آرامش و قوت قلب میبخشد. خدا را یاد کردن، یاد کردن خدا را به دنبال دارد و این یادکردنی ویژه است، زیرا هیچ چیز از دایره علم و دید خداوند متعال بیرون و غایب نیست. رزمندگان اسلام در دفاع مقدس، فرمان یاری خواستن و کمک گرفتن از نماز را با شایستگی اجابت کردند. آنان در این دوران خالصانهترین و خاشعانهترین نمازها را بر گسترة زمین خاکی و در سنگرها و پشت خاکریزها اقامه کردند، اما افسوس که برای انعکاس این نمازها و زیباییهای آنها، زبان و قلم بشری ناتوان و نارساست. آنچه از نماز رزمندگان ثبت شده و بازتاب یافته است نشان میدهد که آنان در سختیهای نبرد حقیقتا به نماز پناه میبردند و با آن در یاد خدا مستغرق میشدند و روح خویش را پرتوانتر و استوارتر میکردند. فرماندهان در گرماگرم نبرد و آتش سنگین نیز از نماز غافل نمیشدند. درباره سردار شهید علی قوچانی فرمانده محور لشکر امام حسین در عملیات والفجر 8 نقل کردهاند که در اوج درگیری با دشمن متوجه شد ظهر شده است، رو به بچهها کرد و گفت: وقت نماز است، به ترتیب نماز بخوانید. یکی از رزمندگان دربارة سردار شهید حسین خرازی میگوید: یک روز صبح برادر خرازی آمد و درباره باز شدن معبر سؤالاتی از ما کرد، من بدون بسم الله شروع به صحبت کردم. ایشان با خوشرویی گفتند: انسان هر کاری میخواهد بکند باید با نام خدا شروع کند. لذا در زمانی که عملیات گره میخورد فرماندهان افزون بر تلاش خستگیناپذیر برای باز کردن آن، ذکر و یاد خدا را هم به نیروها توصیه میکردند و خود نیز آن را تجربه میکردند. آنان ایمان راسخ داشتند که اگر به یاد خدا باشند، خدا نیز به یاد آنان خواهد بود و یاریشان خواهد کرد. 7. دعا و مناجات حقیقت دعا یعنی توجه به خداوند و درخواست رحمت و عنایت از او، در سرشت هر مخلوقی نهفته است، چرا که رشتة وجود همة آنها بر ذات بینیاز او پیوسته است. دعا بهترین وسیله تقرب به خداوند است. امام صادق میفرماید: بر شما باد به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمیشوید. دعا و مناجات، قبل از آنکه ابزار زندگی و برآوردن حاجتهای انسان باشد، ابزار بندگی است و پیش از آنکه برآورده شدن خواهش و خواستة تن باشد، حاجت دل را روا میکند و به روح انسان صفا و معنویت میبخشد. دعا جادهای است که انسان را به خالق خویش متصل میکند. لذا آدمی در تمامی عرصههای زندگی به دعا نیازمند است، اما در عرصة نبرد محتاجتر. دفاع مقدس فرصت بروز خالصانهترین و زیباترین مناجاتها و دعاها را پدید آورد. در کنار نماز و قرآن، دعا وسیلة دیگری بود که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه میداشت، به آنان قدرت روحی میبخشید و تحمل سختیهای نبرد را برای آنان آسانتر میساخت. فرماندهان پیش از عملیات، رزمندگان را به دعا و مناجات توصیه میکردند: ابعاد نظامی کار را قوت ببخشید و همگام با حضور برادران عزیز روحانی ابعاد معنوی کار را محکم کنید. این شبها شبهای مناجات است و درخواست سربلندی و پیروزی اسلام... ما غیر از دعا هیچ کاری بلد نیستیم... . فرماندهان که رزمندگان را به دعا و مناجات فرا میخواندند، خود اسوة مناجات و راز و نیاز کردن با خداوند متعال بودند. یکی از همرزمان شهید بابایی دربارة این شهید میگوید: یکی از شبها نگهبان پاس دو که نوبت پاسداری مرا از خواب بیدار کرد و گفت در ضلع جنوبی قرارگاه شخصی هست که فکر میکنم برایش مشکلی پیش آمده پرسیدم: مگر چه کار میکند؟ گفت: او خودش را روی خاکها انداخته و پیوسته گریه میکند. من بیدرنگ لباس پوشیدم و همراه سرباز به طرف محلی که او نشان میداد رفتم. به او گفتم که تو همین جا بمان، سپس آهسته به طرف صدا نزدیک شدم، صدا به نظرم آشنا آمد. نزدیکتر که رفتم او را شناختم تیمسار بابایی فرمانده قرارگاه بود.... 8. انس با قرآن انس ائمه اطهار با قرآن چنان شکوهمند و پرمعنا است که هرگز با آن احساس تنهایی نمیکردند. حضرت علی انس با قرآن را این گونه معرفی میکند: در اوست بهار دل؛ و چشمههای دانش و جلای قلب، جز او نیست. مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی به خاطر دوری از حقایق و معارف قرآن است. انس با قرآن یعنی قرآن را خواندن و بازخواندن و در مفاهیم قرآنی تدبر کردن و آن را فهمیدن، در سایه حاکمیت قرآن است که معرفت، بصیرت، شجاعت در زندگی انسان معنی پیدا میکند و حیات واقعی را تحقق میبخشد. رزمندگان اسلام با تلاوت قرآن و تدبر در آیات آن، جان تشنة خود را از یاد خدا لبریز میکردند و خلعت لطافت و سبکبالی را بر قامت روح خویش میپوشاندند. فرماندهان در لحظههای دشوار رزمندگان را توصیه میکردند تا به قرآن تمسک جویند و آیاتی خاص را تلاوت نمایند. در زمان شروع عملیات کربلای پنج شهید احمد کاظمی فرمانده لشکر نجف در این عملیات، به اعضای حاضر در سنگر تاکتیکی پیشنهاد میکند که دستهجمعی «آیه الکرسی» بخوانند. 9. ولایتمحوری ولایتمحوری آن است که رهبر و ولی خدا به معنای حقیقی، منشأ و جهتدهنده اندیشه و رفتار فردی، اجتماعی و سازمانی در تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و سرچشمه همه حرکتها و موضعگیریها باشد. مؤمن ولایتمدار و جامعه اهل تولی، فرد و جامعهای است که در تمام صحنههای زندگی، در بینش، گرایش و رفتار، چشم به جهتگیری و مواضع ولی خدا داشته باشد و با تمام وجود از آن پیروی نماید. رزمندگان در برداشتن نخستین گام تولی کمنظیر بودند و زیباترین نمونههای تجلی عشق و محبت به ولایت در دوران دفاع مقدس ظهور یافت. رزمندگان اسلام افزون بر محبت بسیار به حضرت امام، به اطاعت بیچون و چرا و البته آگاهانه از حضرت امام، باور عمیق داشتند. اعتقاد به ولایت فقیه و ولایتمحوری یکی از بیشترین موضوعاتی بود که در گفتهها و وصیتنامههای فرماندهان و رزمندگان اسلام انعکاس یافته بود. در این باره سردار رحیم صفوی میگوید: ما از امام امت به عنوان صاحب ولایت مطلقة فقیه اطاعت کردیم و در جنگ وارد شدیم و امروز هم همین موضع را در ارتباط با مقام معظم رهبری داریم. یکی از شهیدان دفاع مقدس در وصیتنامه خود نگاشته است: خدا را شاهد میگیرم که معتقد به ولایت فقیه و پیرو امام اصیل و پاک و شیعة روحالله الموسوی الخمینی هستم. 10. تواضع تواضع در لغت به معنای فروتنی، نرمی و خواری آمده است و در اصطلاح، خود را بلندمرتبه ندانستن و کوچکی کردن در برابر خدا، پیامبر و مؤمنان و میل به بزرگی و جاهطلبی نداشتن. بنابراین، متواضع کسی است که خود را بالاتر از دیگران نداند، بلکه عیبهای خود را همواره در نظر داشته و در رفع آن بکوشد. در اسلام تواضع از صفات کمال انسان است. قرآن کریم در این باره میفرماید: بندگان خدای رحمان، کسانی هستند که در روی زمین، متواضعانه قدم برمیدارند. و به پیامبر اسلام میفرماید: با پیروان باایمانت، متواضع و فروتن باش. فرماندهان به رزمندگان به دیدة احترام و عظمت مینگریستند و آنان را انسانهایی وارسته و بزرگ و حتی بهتر و برتر از خود میدانستند. از این رو به جای آنکه خود را فرمانده بسیجیان بدانند، خدمتگزار آنان میدانستند و به آن افتخار میکردند. یکی از رزمندگان دربارة تواضع و محبت شهید حسن باقری به بسیجیان میگوید: حسن باقری عاشق بسیجیها بود. یک روز بعد از اتمام یک جلسه به او گفتم: ببین این بچه بسیجیها چقدر مؤمن و شجاع هستند، هنوز حرفم تمام نشده بود که دیدم با دست زد توی سرش، حالش دگرگون شده بود. گفت: خاک توی سر ما که فرمانده این جور آدمها هستیم، ما کجا و آنها کجا. از فرماندهان برجستهای که گوی تواضع و فروتنی را از دیگران ربوده بود، شهید عباس بابایی بود. او میگفت: من نوکر بسیجیها هستم و افتخار میکنم که در خدمت آنها باشم. صفت و ویژگی تواضع و فروتنی شهید مهدی زینالدین نسبت به بسیجیان در مناجات او با خدا این گونه بود: خدایا! از آن میترسم که مرا در روز قیامت با شرمندگی تمام پیش روی بسیجیانی که تحت امر من بودند، نگه داری و آنگاه آنان را فوج فوج از مقابلم عبور داده به بهشت رضوانت هدایت کنی و مرا با نهایت ذلت به جهنم بیفکنی! برادران! به خدا از آن روز حسرت میترسم، از آن میترسم که بسیجیان و رزمندگانم به من بگویند: مهدی چه کردی که از قافلة شهدا جا ماندی و چنین گرفتار غضب الهی شدی. 11. ایثار و فداکاری ایثار و فداکاری از ارزشهای متعالی اسلامی است که تنها مردان خداجو و از جانگذشته به آن آراستهاند. این صفت ارزشمند در اوج معنویت حاصل میشود، چرا که وقتی انسان به سلاح معنویت مجهز میگردد، دنیا در نگاه او پست و بیارزش میگردد، و روحیه ایثار و فداکاری در او تقویت میگردد. ایثار به معنای از خود گذشتن و مقدم داشتن دیگران بر خود، از ارزشهای متعالی اسلامی است. آن که با وجود نیازمندی رفع احتیاج دیگری را برگزیند یا هنگام برخورد منفعتها، منفعت دیگری را ترجیح دهد و یا به هنگام خطر خود را در آن افکند تا دیگری را نجات دهد، ایثار و فداکاری است. مرتبة نازل ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در ایثار مال جلوه میکرد. حضرت امام(ره) همزمان با عملیات کربلای پنج در پیامی با اشاره به روح سبقتجویی، رزمندگان را به خاطر کمک مالی به سیلزدگان میستاید و میفرماید: کدام سبقتی در مسیر الی الله بالاتر از این که رزمندگان در صحنة نبرد هم بضاعت مالی خود را به سیلزدگان تقدیم میکنند. اگر امکانات در جبهه به اندازه همگان نبود، فرماندهان در گام نخست خود را محروم میکردند و فرمانبران و زیردستان را بر خود مقدم میداشتند. یکی از بسیجیان درباره ایثار و فداکاری حاج همت میگوید: در غرب کشور عملیاتی در پیش بود و هوا سرد بود و قرار بود برای بچهها اورکت بیاورند، اول اورکتی را برای حاج همت آوردند ولی حاج همت گفت تا زمانی که برای کلیه گردانها اورکت نیاوردهاند، من هم نمیپوشم. ب. الگوهای مدیریتی فرماندهان 1. برنامهریزی برنامهریزی مانند پلی، زمان حال را به آینده متصل میکند. هر فردی میتواند با برنامهریزی و تعیین اهداف مورد نظر و پیشبینی راههای دستیابی به آنها، در جهتی صحیح حرکت نموده و به موفقیت لازم دست یابد. برنامهریزی، یکی از ارکان اصلی سازمانها است که ادامه حیات سازمان و دستیابی به نتایج مورد نظر، بدون داشتن برنامهای مشخص، غیرممکن مینماید. لذا برنامهریزی منطقی، باید دارای مدت زمانی باشد که بتواند تکافوی انجام تعهدات ناشی از تصمیمهای امروزی ما را بکند. نقش پیشبینی این است که آینده را از حالت عدم اطمینان به سوی اطمینان نسبی سوق میدهد . پیشبینی و برنامهریزی بلندمدت، باعث میگردد که عدم اطمینان محیط، کاهش یابد و در عین حال، فرصتها و موقعیتهای کاری، شناسایی شود. سرلشگر رحیم صفوی درباره شهید زینالدین میگوید: از نظر نظامی فرماندهی بود که در بعد هجوم و حمله بهترین طراح نظامی به شمار میرفت و در بعد پدافند و دفاع از منطقهای که آن را تصرف کرده بود، بهترین طرحریزی دفاعی و اجرا را داشت. آن شهید بزرگوار بعضیها را به اجبار به مرخصی میفرستاد و میگفت: من اینها را میشناسم، این افراد در آینده سرداران اسلام خواهند بود... من اینها را برای روز مبادا، در آب نمک میگذارم. ما حساب کردهایم و روی تک تک مسائل، برآورد کردهایم، حتی حساب کردهایم، هر نفر در روز، چقدر مصرف دارد، جهتی که باید برود چقدر است و مشکلات خود را این گونه، دانه به دانه سنجیدهایم و برای همه اینها، فکری و چارهای اندیشیدهایم. 2. سازماندهی یکی از اساسیترین وظایف مدیران در سازمانها، سازماندهی است. پیچیدگی و بزرگی سازمانهای امروزی ضرورت و اهمیت این امر را دوچندان کرده است. به کمک سازماندهی است که اهداف کلی و مأموریت اصلی سازمان در قالب هدفهای جزئیتر و وظایف و فعالیتهای ریزتر و مشخصتر، تعریف میگردد و دستیابی به اهداف سازمان امکانپذیر میشود. در سازماندهی، وظایف، اختیارات و مسئولیتهای واحدها و افراد مختلف مشخص شده و نحوة هماهنگی و ارتباط بین آنها معین میگردد. حضرت علی در سازماندهی کلان مجموعه مدیریتی خویش، همواره به این اصل مهم توجه داشت و به تقسیم کار و ایجاد هماهنگی، اهتمام ویژه داشت. آن حضرت در سفارشی به فرزند خود امام حسن میفرماید: برای هر یک از کارکنان خود کاری را تعیین کن، تا او را نسبت به همان مورد مؤاخذه کنی. این کار باعث میشود که آنان کارها را به یکدیگر واگذار نکنند. دربارة شهید زینالدین نقل میکنند که: بینش عمیقی نسبت به تک تک نیروها داشت، با یکی دو برخورد میفهمید فلان نیرو، به درد چه واحدی میخورد. گاه نیروی خاصی را برمیگزید، همه جا با خودش همراه میکرد، آن وقت بعد از چند روز میدیدی حکمی برایش زده و به عنوان مسئول فلان واحد معرفی کرده است. برای هر فرمانده گردانی روی کاغذ مینوشت که شما چه مأموریتهایی داری، برای معاونتهای لشکر، برای فرمانده گردانها به صورت دستورالعمل جزء به جزء مینوشت و تقسیم کار میکرد. 3. نظارت از عناصر حیاتی مدیریت در همه سیستمها، اصل نظارت و کنترل است. این اصل ضامن حرکت سازمان در مسیر اهداف تعیین شده و در نتیجه تضمین کننده بقا و تکامل آن میباشد، و اصولا هیچ سازمانی بدون داشتن نظامی مناسب و قدرتمند در بعد نظارت و کنترل نمیتواند بقا، دوام و پیشرفت خود را تضمین نماید. به منظور تحقق اهداف مندرج در برنامههای تدوین شده و انجام صحیح فعالیتهای فردی و گروهی در سازمان، کنترلهای لازم در مراحل مختلف صورت میگیرد. از طریق انجام کنترل، مدیران نسبت به چگونگی انجام فعالیتها و عملیات سازمانی، آگاهی کسب میکنند و در صورت لزوم، اصلاحات ضروری انجام میدهند. فرماندهان دفاع مقدس درباره شهید زینالدین میگویند: آقا مهدی با شجاعت تمام بر مسئله حفر کانالها نظارت داشت و حساسیت خاصی را در بهتر شدن کار، از خود نشان میداد. همین دقت و ظرافت آقا مهدی و تلاش بسیجیان تحت امرش، باعث شد که ما تعداد زیادی از پاتکهای دشمن را دفع کنیم. 4. تصمیمگیری در بحران تصمیمگیری از اهمیت بسیار و جایگاهی ویژه در مدیریت برخوردار است. تصمیمگیری جوهره مدیریت است و عبارت از اتخاذ تصمیم برای انجام فعالیتها در زمان آینده و انتخاب یک راه حل از میان راه حلهای مختلف میباشد. مدیران تصمیمات متعددی را در موضوعات مختلفی که برای سازمان پیش میآید اتخاذ میکنند. ولی نکته مهم آن است که مدیران در شرایط بحرانی که اتخاذ تصمیمات حائز اهمیت است چگونه تصمیمگیری میکنند. مناسبترین وضعیت برای تصمیمگیری، موقعیت اطمینان است. مدیران در شرایط بحرانی باید در طی بحرانها آرامش خود را حفظ کنند. سردار شهید احمد کاظمی در این باره میگوید: هرگاه قرار بود عملیاتی انجام شود و در قرارگاه در مورد مسائل مربوط به آن بحث میشد، آقا مهدی خیلی با صراحت به من میگفت: احمد! من تا روی زمین عملیات راه نروم، نمیتوانم برای مسائل آن تصمیم بگیرم. نتیجهگیری اسلام برای تعالی معنوی، تربیتی و مدیریتی انسانها در یک سازمان، استفاده از روش الگوگیری در بعد معنوی و اخلاقی و مدیریتی از مدیران و فرماندهان را مطرح کرده و بدین وسیله انسانها را در یک مجموعه به تشویق از الگوپذیری بزرگان فرامیخواند. سیره رفتاری فرماندهان نمونه دفاع مقدس در بعد الگوهای معنوی، دیگران را به خودسازی و در بعد مدیریتی به جامعهسازی رهنمون مینماید.
Machine summary:"این نوشتار در صدد است با الگوگیری از مشی و مرام فرماندهان دفاع مقدس، الگوهای معنوی مانند تحول روحی، شجاعت، ایثار، فداکاری و الگوهای مدیریتی چون مشارکت، برنامهریزی، نظارت، تصمیمگیری و سازماندهی را در دوران مدیریتی فرماندهان عالیرتبه در دفاع مقدس بررسی و تبیین نماید، بدان امید که امروز نیز همچنان برای نیل به موفقیت و کمال، آن صفات را وجهه همت عالی خویش قرار دهیم. واژه «قدوه» و مشتقات آن، که بیش از دویست مورد در روایات آمده است، همه به معنی پیروی از یک رهبر و امام یا سنت حسنه به کار رفته است، مانند: واقتدوا بهدی نبیکم فانه افضل الهدی 23 و در قرآن در دو مورد از این واژه استفاده شده است: یکی در مورد پیروی از هدایتهای انبیاء( 24 و دیگری در مورد پیروی گمراهان از سنتهای اجداد خود. فرماندهان دفاع مقدس سعی کردند در راستای خودسازی راه رسیدن به کمال حقیقی و رستگاری را طی کنند و این نخستین چیزی بود که حضرت امام(ره) به عنوان امداد و نصرت الهی از آن یاد میکنند. حضرت امام(ره) یکی از عوامل اصلی در پیروزی رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس را صداقت و اخلاص آنان میدانست و معتقد بود که رزمندگان برای خدا و نصرت دین اسلام به جبهه میروند. 49 سردار شهید حاج ابراهیم همت که خود از فرماندهان مخلص دفاع مقدس بود، دربارة تأثیر اخلاص در پیروزی میگوید: اگر کاری انجام میدهید، سعی کنید به خاطر خدا باشد."
- Download citation file :
-
(پژوهیار,
,
,
)
-
-
![35](/view/entityimage/pageimage/hsn.gif?articleid=914988&number=35&pagenumber=35&language=en)
جست و جو در قاموس نور
تحتاج دخول لعرض محتوى المقالة. إذا لم تكن عضوًا ، فتابع من الجزء الاشتراک.
إن كنت لا تقدر علی شراء الاشتراك عبرPayPal أو بطاقة VISA، الرجاء ارسال رقم هاتفك المحمول إلی مدير الموقع عبر
webmaster@noormags.com
.
You need Sign in to view the content of the article. If you are not a member, proceed from part Sign up.
If you fail to purchase subscription via PayPal or VISA Card, please send your mobile number to the Website Administrator via
webmaster@noormags.com
.