علاقه به حضرت امام در کلامش موج می زد Conversation and interview

"(به تصویر صفحه مراجعه شود) علاقه به حضرت امامدر کلامش موج می‌زد مرور حوادث کردستان در گفت و شنود شاهد یاران باسرهنگ بازنشسته مجتبی نجف پور درآمد مهم‌ترین یادگار ایشان که امیری شجاع،قاطع و قدربود،این بود که در همان شرایط انقلابی که بیم انحلالو اضمحلال ارتش می‌رفت،در برابر این احتمالایستادگی کرد و اساسا با این طرز فکر-بحث انحلالارتش-مخالف بود. کمانگر می‌گفت جنگ افروزهامی‌جنگند،برادران»هر کس تفنگ دارد کمک کند!پادگاندر محاصره است!این گونه صحبت می‌کرد و از فرماندهلشکر می‌خواست که مثلا برای جلوگیری از خونریزیتسلیم شود-در حالی که آن‌ها خودشان مهاجم بودندو داشتند خونریزی می‌کردند-بنده هم با شهید سپهبدقرنی تماس گرفتم،ایشان هم دستورات قاطع و محکمیصادر کردند. ایشان هم فرمودندفکرتان قابل تقدیر است اما تلاش کنید که کار به آن جاهانکشد من بلافاصله برگشتم،ساعت حدود دو بعد ازنیمه شب بود،سربازها را با بلندگوی پادگان به مقاومتفرا خواندم و به آن‌ها گفتم که حضرت امام(ره)دستورحفظ پادگان را صادر فرموده‌اند،بعد هم همگی بلند بلندشعار دادیم:«ما همه سرباز توایم خمینی،گوش به فرمانتوایم خمینی». جالب است ولی این علاقه‌مندی به حضرت امام(ره)راچگونه در مورد ایشان متوجه شدید؟ وقتی آن چنان با علاقه،عشق،حرارت،ایمان و دلسوزیصحبت می‌کردند و می‌گفتند حضرت امام(ره)فرموده‌اندتا آخرین قطره خون‌تان دفاع کنید،ما پیرو حضرتامام(ره)هستیم،باید فرمایشات ایشان را اجرا کنیم و دقیقو با قدرت مقاومت کنیم،متوجه شدم که شهید قرنی علاقهزیادی به ایشان دارند و حضرت امام(ره)را رهبر واقعی وبلافصل خود می‌دانند. اگر آن پادگان سقوط می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ کردستان به راحتی از ایران جدا می‌شد و وقتی کردستان ازدست می‌رفت،صددرصد استان‌های همجوارش هم بهدست گروهک‌ها می‌افتاد اما مهم‌ترین مشکل ما در رابطه باکردستان این بود که معاندین پادگان مهاباد را گرفته بودندو آن‌جا سقوط کرده بود."