Abstract:
در بحث معرفت دینی و خداشناسی یکی از بحثهای قابل توجه، شناخت فطری و راه یابی از
طریق درون میباشد. در اینکه شناخت خداوند از طریق براهین قطعی عقلی و همچنین
بیانات شرایع قابل اثبات میباشد جای شبهه نیست؛ در عین حال برای کسانی هم که به
مبانی استدلال عقلی و اسباب درک مفاهیم مجهز نباشند، راهی روشن برای معرفت و ارتباط
با ذات مقدس الهی وجود دارد که همان راه فطرت است. در مقاله حاضر برای نشان دادن
معرفت فطری تنها به دو آیه از قرآن کریم استناد شده و در ذیل آیه اول به نکاتی
اشاره شده که عمدتا واقعگرایی انسان را در توجه به خداوند میداند که این مهم
مقتضای فطرت انسان است واصل وجود این فطرت مرتبط با خداوند است. لذا اگر در مقام
معرفت و ادراک و التفات به این حقیقت نرسد خطا کرده و هستی خود را نشاخته است. در
بحث مربوط به آیه دوم چون بروز و فعلیت فطرت خداشناسی در بعضی بحرانها مورد توجه
قرار گرفته، این پرسش مطرح است که علت توجه خالصانه به خداوند در چنین مواردی چیست
و آیا ترس و اضطراب بشر در خداشناسی نقشی دارد که انسان در مواقع ضروری به این
راهکار دست میزند؟
Machine summary:
"مشکل عمده بشر در معرفت همین است که امور را در وضع عادی آن طورکه هستند، نمیبیند و نوعی جهل در بینش نسبت به خود و سایر امور این عالم او را از خداوند و کمال مطلق محجوب نموده است؛ و الا اگر هستی عالم را به واقعیت شناخت ودر همان مرتبهای که هستند آنها را دید مجذوب آنها نمیشود و عالم طبیعت حجاب تابش نور حقیقت نمیگردد ودر این فرض آن که هیچ محدودیتی در هستی و کمال ندارد، در همه جا هست خشکی و دریا این زمان و یا زمان دیگر مانع ظهور او نخواهند شد، چون ظهور مطلق است، بلکه هر چیزی در پرتو وجود او ظهور پیدا میکند که به فرموده خودش در قرآن کریم »الله نور السموات و الارض« )نور، 35)، و آن گاه که انسان طالب کمال و هستی از حجاب مادیت خارج شد دفعتا گمشده مطلوب خود را مییابد و با کمال خلوص او را میخواند و تا کنون وضعیت خاص انسان در نگرش نسبت به غیر خداوند بود که حجاب و مانع از توجه به خداوند شده بود و همین که این نگرش تغییر کرد حق مطلق رااز درون مشاهده میکند و مجددا وقتی به آن امور طبیعی و شؤون خاص آنها توجه کند و هستی و ثمر بخشی نسبی آنها او را جذب کنند و به تعبیر قرآن در آیه مورد بحث: »فلما نجاهم الی البر اذا هم یشرکون؛ همین که خداوند آنها را نجات داد و به خشکی رسیدند ناگهان به خداوند شرک میورزند« )عنکبوت، 65)."