Abstract:
عدالت در سازمان بیانگر ادراک کارکنان از برخوردهای منصفانه در کار است. بنابراین در علم مدیریت زیر بنای عدالت سازمانی بر ادراک عدالت کارکنان استوار است. اینکه این مبنا در ادبیات دینی ما چه جایگاهی دارد، محور این مقاله است. تلاش شده است با روش مطالعه تطبیقی- مقایسه ای بین دانش مدیریت و مدیریت مبتنی بر آموزه های قرآن و نهج البلاغه این جایگاه مورد بررسی قرار گیرد. در تحلیل موضوع، سعی در ارائه الگویی عملیاتی و جامع و ارزشی در مبحث ادراک عدالت برای مدیر شده است که با توجه به اساسی ترین وظیفه مدیر که تصمیم گیری است، این الگو عرضه می شود.
Machine summary:
در چارچوب علوم اجتماعی از مدتها پیش به اهمیت عدالت به صورت سازه اجتماعی نگریسته شده است(فولگر وکروپانزانو<FootNote No="57" Text="- Folger &amp;amp; Cropanzano"/>، 1998: 81)؛ بنابراین عدالت سازمانی زیر مجموعه بحث عدالت اجتماعی است هر چند دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان هر دو اتفاق نظر دارند که عمل عادلانه عملی است که احساس شود خوب یا صحیح است، یک اختلاف اساسی بین این دو تعریف هست.
در این تحقیق از روش تحلیل محتوای مباحث مربوط به ادراک عدالت در قرآن و نهج البلاغه بهره برده شده که در قرآن همان روش تفسیر موضوعی است و نیز برای استخراج الگوی ارزشی تأثیر ادراک در تصمیم گیری مدیر از روش تحلیل منطقی روی داده ها استفاده شده است.
تعریف عدل در مطالعه تطبیقی بحث عدالت سازمانی در مدیریت و اسلام، ابتدا لازم است به مقایسه تعریف آن در این دو حوزه پرداخته شود: «عدالت در سازمان نتیجه گسترش نقش نظریه برابری در تشریح نگرشها و رفتار کارکنان معرفی شده است.
امیر مؤمنان در این بیانات به روشنی نقش رأی و نظر و ادراک مردم را در مدیریت خود نفی میکنند به گونهای که ممکن است طلحه و زبیر و دیگران برداشت عادلانه از اینکه امام علیه السلام مشورت با آنها را در اجرای احکام حکومتی الهی لازم نمی دانند، نداشته باشند یا برخی مردم از روش تقسیم بیت المال توسط حضرت ناخشنود باشند؛ هم چنین حضرت با تأکید بر عدم مدارا و مراعات نظر مردم در اجرای حق برای ادراک مردم جایگاهی قائل نیستند.
الگوی عملیاتی در این مرحله برای مدیر این است که با روشنگری و تبیین سیاستهای خود پس از تصمیم گیری و پیش از اجرای آن به ادراک مردم توجه داشته باشد بلکه به آنها در ادراک درست از عدالت کمک کند.