Abstract:
نابرابری در توزیع اطلاعات به همراه شرایط مربوط به شخص و بازار، ممکن است به نابرابری در توان چانه زنی میان طرفین قرارداد بینجامد. به دیگر سخن، در جریان شکل گیری قرارداد، ممکن است یک طرف از توان چانه زنی برتری نسبت به دیگری برخوردار باشد، ممکن است این امر به صورت شروط قراردادی ناعادلانه یا رفتار گمراه کننده مورد بهره برداری قرار گیرد. نظام های حقوقی متفاوت، راهکارهای مختلفی را برای حمایت از طرف ضعیف قرارداد، به مفهوم گسترده تر مصرف کنندگان، در پیش گرفته اند. این نوشته بر آن است تا کارآیی و اثربخشی قوانین موضوعه ایتالیا و آمریکا را برای وصول به این هدف، مقایسه کند. این تطبیق مبین اثربخشی ضوابط قانونی ایتالیا در خصوص موضوع است
Machine summary:
"پرسش این است که آیا بدون اثبات وجود عیب رضا،نقض وظیفهی حسننیت،میتواند حتی در فرض پذیرش صریح شروط اجحافآمیز از سوی طرف ضعیف،به بطلان این شروط منجر شود؟ دیگر،اینکه آیا وظیفهی حسننیت میتواند به حدی گسترده تفسیر شود که شرایط نابرابر اقتصادی طرفین به هنگام امضای قرارداد،نقض حسننیت تلقی شود؟به طور ملموستر،آیا ممکن است با این روش به کارآیی روش اعلام نامعقول بودن دست یافت؟اگر پاسخ منفی است،آیا میتوان دکترین نامعقول بودن را همچنان راهکار مؤثرتر و گستردهتری دانست؟به نظر میرسد،امکان ادعای نقض«وظیفهی حسننیت»موضوع مادهی 1337،تمامی رفتارهای گمراهکنندهی مشمول ادعای «نامعقول بودن»را شامل نمیشود.
با توجه به سیاق سخن، مقصود قانونگذار از تدوین مادهی 1370 قانون مدنی بر این بوده است که بانی قرارداد را که معمولا شروط گنگ و مبهم تعیین کرده و در گام بعدی تلاش میکند از«نیاز اجتماعی-اقتصادی طرف ملحقشونده برای حمایت شدن»استفاده کند، از این اقدام منع نماید.
2 به موجب بند د مادهی 1469 شروط زیانآور موضوع بندهای الف و ب این ماده ناکارآمد هستند،به موجب بند 3 این ماده،«ناکارآمدی فقط به سود مصرفکننده عمل میکند و ممکن است توسط قاضی و به موجب اختیار قانونی اعلام شود»،وضع این ضابطه،حمایت از طرف ضعیف قرارداد را بسیار بهبود بخشیده است، همچنین تفاوت میان مجموعهی قوانین ایتالیا و دکترین نامعقول بودن را به طرز محسوسی کاهش داده است.
[1997]: L'incidenza della nuova disciplina delle clausole vessatorie nei contratti dei consumatori sul diritto civile."