Abstract:
چرایی رخ دادن انقلابها با رویکردهای گوناگون، موضوع پژوهشهای بسیاری بوده است که از این میان، رویکردهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از بیشترین اقبال برخوردار بودهاند. با این حال، انقلاب اسلامی ایران را با صرف استناد به نظریههای متعارف نمیتوان تحلیل و فهم کرد. دلیل این امر نیز به وجود عناصر ارزشی و هویتی در نظریه و عمل انقلاب اسلامی بازمیگردد که از ابتدای نهضت امام خمینی( تا کنون، همچنان به حیات و تأثیر خود ادامه میدهند.مقالة حاضر با عنایت به این پرسش مهم که «غایت اصلی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران چیست؟»، میکوشد تا مستند به اندیشه و عمل امام خمینی(، برای آن پاسخی درخور بیابد. از اینرو، پس از دستهبندی، بررسی و نقد رویکردها و نظریههای گوناگون مطرح شده در موضوع چرایی و چشمانداز انقلاب اسلامی، نظریة جدیدی ارائه شده است که به نظر میرسد از جامعیت و قابلیت بیشتری در تفسیر و فهم غایت و چشمانداز انقلاب اسلامی مبتنی بر آرمان بنیانگذار آن برخوردار باشد. از این نظریه، با الهام از واژگان و ادبیات امام خمینی(، با عنوان «نظریة امانت»، تعبیر شده است که در چارچوب اندیشة متعالی مهدویت میگنجد. در پایان مقاله، با احصای گزارههای راهبردی و الزامات عملی این نظریه، شاخصها و بایستههای قابل استخراج از آن برای چشمانداز جمهوری اسلامی ارائه میشود
Why the revaluations happen، have been the subject of interest in several researches، among these; economic، political and cultural approaches have been most popular. Nevertheless، it is not possible to analyze and understand the Islamic Revolution of Iran only by attributing to these common approaches. The reason of this is related to values and identity elements in theory and practice of Islamic revolution which has been continued his life and impacts since beginning of Imam Khomeini movement until now.
This article is going to answer the important question that “what is the main ultimate of Islamic revolution and establishment of Islamic republic of Iran?” according to the Imam Khomeini’s thought and practice. to achieve this purpose، after categorizing، reviewing and criticizing different approaches and theories in this field; a new theory is proposed that seems more inclusive in interpretate and understand the ultimate and vision of Islamic revaluation، based on Imam Khomeini’s ideal. This theory by inspiring from Imam Khomeini’s words and literature is named Trusteeship Theory، which is in the transcendental thought Mahdism framework. This article finally after gathering strategic propositions and practical requirements of this theory، proposes criteria for vision of IRI.
Machine summary:
"اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا تنها توجه به کاستیهای قدرت حاکم، برای تحلیل انگیزههای انقلابها کافی است یا باید نگاهی فراتر و کلانتر به یک انقلاب داشت؟ آیا تنها هدف بنیانگذاران و نخبگان هر انقلاب، رفع کاستیهاست و با برطرف کردن این کاستیها، آرمان انقلابها تحقق مییابد؟ برای مثال، اگر نابرابری اقتصادی در جامعه، حاکم باشد و یکی از انگیزههای اصلی تودهها، حرکت برای ایجاد برابری اقتصادی و رفاهی باشد، آیا با تحقق این امر، آرمان آن انقلاب تمام شده است؟ پرسش دیگر این است که آیا عامل اصلی وقوع انقلاب، کاستیها و اقدامات حکومت پیشین بوده یا نقش ارزشها، باورها و عقاید بنیادین آن ملت، در این امر پررنگتر است؟ به نظر میآید، که انقلاب اسلامی ایران به سبب بنیانهای تاریخی و دینی خویش و رهبری الهی حضرت امام خمینی( دارای رسالتی تاریخی و تمدنی است که با تحلیلهای ظاهری و تنها با توجه به کاستیها و ضعفهای حکومتهای پیشین نمیتوان به عمق این حرکت پی برد.
(خمینی،1380: 50) همانگونه که اشاره شد، دیدگاه امام( نسبت به انقلاب اسلامی بر مبنای نظریة ولایت فقیه، یکی از حرکتهای لازم برای تحقق حکومت موعود مهدوی( بوده و حرکت ایشان در راستای زمینهسازی قیام جهانی آن حضرت صورت گرفته است.
2. بعد مدیریتی: حرکت به سوی مدیریت صالحان همانطور که پیش از این ذکر شد، ایدة اصلی «نظریة امانت»، در این نظریه ریشه دارد که تحقق انقلاب اسلامی و شکلگیری جمهوری اسلامی، مقدمهای بیش نبوده است و جهتگیری همة اقدامات و انگیزهها باید به سوی آرمان نهایی و اصلی باشد که همان برپایی حکومت حقة امام زمان( است."